شانس بزرگی که ترکا اوردن دهخدا وعمید ترک بودن و هرچی رو نمیدونستن میگفتن ترکیه خود ترکها هم هرکلمه ای یک مدت استفاده کردن همون کلمه رو با لهجه میگن ترکیه بیچاره فارسی بین دو قوم چادرنشین وحشی افتاده این ... [مشاهده متن کامل]
میبره اون میخوره هرچی آق داره ترکیه چون اینا یک آق دارند بمعنی سفید!! هرچی داغ داره ترکیه چون به کوه میگن داق بقیه راهم همینطور مال خود میکنن
حیف که برا دهخدا و عمید احترام قائلم وگرنه من این دوتارو اصلا قبول ندارم چون اصلا زبان انگلیسی وفرانسه بلد نبودند مثلا ناس رو میگن عربیه درحالیکه از ناس یونال فرانسه معرب شده قورباقه رو میگن ترکیه درحالی ... [مشاهده متن کامل]
که از Green backفارسی وانگلیسی گرفته شده هنوزم در مازنی بک میگن مغولا تا ۷۰۰ سال پیش که به ایران حمله کردن گوشت رو زیر زین میذاشتن له بشه ترکا شهر وده نداشتن که اجاق وپخت وپز ظرفی داشته باشند حتا کباب سیخی رو شیش لیک میگن که شیش همون ترکی سیخه یعنی حتا کباب بلد نبودند چه برسه پخت وپز ولی چطوری میگن اوت جاق مال ترکاست من ماندم اگر جای آتیش هم باشه باز فارسیه چون اتیش همونhotish بمعنی خیلی داغه جا هم فارسیه ولی پاترک پرروه ما الان به دوربین های گوناگون دوربین میگیم حالا تاجیکان کمره میگن پس دوربین ترکیه؟ این دلیل اونی که میگه من از پانترک متنفرم چون فلانی گفته دیگدان پس اجاق ترکیه ترکا دوسه کلمه آق و داغ دارند فکرمیکنن داغان و چلاق وطلاق وشلاق و. . . . ترکیه چون ندارن ناچار به دزدی کلماتند مگه نوروز ترکیه؟ سه تار ترکیه؟ چون مزدور ونوکر ند بنام اونا ثبت کردند
دیگدان بلطف سخن تیزرو بود مرد/ولی دیگدانش عجب بود سرد سعدی
با اینکه از پانترکا متنفرم چون خیلی دروغ میگن ولی این بار واقعا راسته این واژه از زبان های ترکی میاد و برابرش توی پارسی دیگدان و آتشدان برزان هستن
به زبان سنگسری کَل kal
اویل جاگoil jug یعنی کوزه روغن که در لوله آن فتیله ای از پنبه میسوخت وباعث نور وگرمی خانه میشد. . . . اوجاق در ترکی هیچ معنی نداره من دلم میخواد یک نفربیاد بگه اوج در ترکی به چه معنیه؟ ایک که اق شده چه معنیه؟ فقط چون دهخدا وعمید ترکمان بوده اند هرچیزی که بلد نبودند میگفتند ترکیه ولی ریشه را نمیگفتند که قنداق یاقورباقه وووو چرا ترکیه چون دروغ بود ... [مشاهده متن کامل]
اوت جاق آت یش مان قال ( قالاماک انباشت ) تون قال
تشدان
واژه اجاق معادل ابجد 105 تعداد حروف 4 تلفظ 'ojāq نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [ترکی] ‹اجاغ› مختصات ( اُ ) [ تر. ] ( اِ. ) آواشناسی 'ojAq الگوی تکیه WS شمارگان هجا 2 منبع فرهنگ فارسی عمید ... [مشاهده متن کامل]
پارسی گفتم این واژه شاید اشتباه باشد ولی در ترکی خبری از واژه ق وغ وخ نیست این سه واژه رو نیز باید در نظر گرفت. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
واژه اجاق معادل ابجد 105 تعداد حروف 4 تلفظ 'ojāq نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی] ‹اجاغ› مختصات ( اُ ) [ په. ] ( اِ. ) آواشناسی 'ojAq الگوی تکیه WS شمارگان هجا 2 منبع فرهنگ کوچک زبان پهلوی فرهنگ واژه های اوستا
واژه اجاق یک واژه کاملا پارسی است. در ترکی می شود سو وا این واژه یعنی اجاق صد درصدر پارسی است.
در پارسی میانه �بَرِژ� و �بِریزَن� می گفتند.
اوجاق o�aq لغت ترکی یعنی آتشدان با ذکر منبع
اجاق . [ اُ ] ( ترکی ، اِ ) اجاغ . دیگدان . دیگ پایه . آتشدان . || دودمان . خاندان . آل . دوده : با اُجاق شاه مردان هرکه خصمی میکند خانه اش را روشنی از خانه روشن کردنست . واله هروی . || دهانه ٔ مبرز. نشیمن مستراح . || چهارپایه ای چوبین که ناوه ٔ گِل کشان را بر آن نهند برای پر کردن گل . || ( ص ) صاحب کرامات و کشف : فلان اجاق است . - اجاق الکلی ؛ آلتی طبخ را که با الکل سوزد. - اجاق فرنگی ؛ قسمی منقل آهنین با سوراخها در اطراف دیواره که بر آن طبخ کنند. - اجاق نفطی ؛ آلتی طبخ را که با نفط سوزد. ... [مشاهده متن کامل]
معادل فارسی آن برزین هست.
اجاق [ترکی] محل اتش یا آتشگاه و دودمان ترکی آذربایجانی ocaq ترکی استانبولی o�ak در لغت نامه دهخدا کاشغری و عثمانیه هم همینطوره.
اجاق: [عامیانه، اصطلاح] دودمان .
اجاق از واژه ترکی ot به معنی آتش گرفته شده است از این واژه ، واژه otcak به دست می آید که به محل کوچکی که برای روشن کردن آتش درست می شود گفته می شود که به مرور زمان در تلفظ با گرویدن تلفظ t به c = ج ابتدا به شکل occak و در ادامه با حذف تشدد c به شکل ocak تلفظ شده و در ترکی به کار گرفته شده است.
عزیزم فهمیدی چی گفتی؟ اجاق و آر چه ربطی بهم دارند
در عمید معین و دهخدا هم گفته شده ترکی هست و معادلش در فارسی آتشگاه میشه.
( در افغانستان ) دیگدان
دیگ پایه
آتشدان، تنور
آتشدان
بریزن:کلمه ی لری بختیاری به معنی سرخ کردن. درست کردن. آماده کردن ( غذا )
در پهلوی " بریزن " برابر نسک فرهنگ کوچک پهلوی از مکنزی و برگردان بانو مهشید میرفخرایی.
کلمه آر در فارسی باستان یعنی آتش ( مثل رشته کوههای آرارات ) و گاه هم منظور محل را دارد و میشود از این نتیجه گرفت که شاید کلمه اجاق ریشه زبان آریایی دارد که طی تلفظ به اجاق تبدیل شده