unanimity
اتفاق افتادن
happen, be, befall, betide, develop, fare, light, occur, transpire
اتفاق بامزه
anecdote
اتفاق خارق العاده
freak
اتفاق سوء
contretemps
اتفاق ناگوار
mishap
اتفاق نظر
solidarity
اتفاق
/~ettefAq/
فارسی به انگلیسی
اتفاق افتادن
اتفاق بامزه
اتفاق خارق العاده
اتفاق سوء
اتفاق ناگوار
اتفاق نظر
مترادف ها
تصادف، حادثه، پیش امد، سانحه، اتفاق، واقعه ناگوار، پا، تصادف اتومبیل، مصیبت ناگهانی، صفت، صرف، عارضه، شیی ء
حادثه، پیش امد، سانحه، اتفاق، عارضه، سرگذشت، روی داد، واقعه
حادثه، اتفاق، جا، حالت، صندوق، جلد، جعبه، محفظه، قالب، مورد، پرونده، قضیه، قاب، وضعیت، دعوی، پوسته، غلاف، مرافعه، نیام
پیش امد، اتفاق، پا، روی داد
تصادف، پیش امد، اتفاق، روی داد، واقعه، وقوع، رخداد
اتفاق، خار، پیکان، زمین گیر، قلاب لنگر، انتهای دم نهنگ، یکنوع ماهی پهن، اصابت اتفاق
تصادف، اتفاق، اتفاقی، پیش امد گرایی، تصادف گرایی، فلسفه عرضی، فلسفه صدفی، فرضیه، تشخیص علایم گمراه کننده مرض، اثرات تابش نور مصنوعی بر اشیاء
اتفاق، هم اهنگی، اتحاد، هم صدایی، یک صدایی، هماوایی
اتفاق، مخاطره، خطر، قمار
اتفاق، اتحاد، معاهده، هم پیمانی، هم عهدی
تصادف، حادثه، اتفاق، شانس، قضا و قدر، اقبال
اتفاق، اتحاد، اتحادیه، هم پیمانی، پیوند
اتفاق، فدراسیون
اتفاق، رویداد شانسی، وقایع اتفاقی
اتفاق، الحاق، پیوستگی
پیشنهاد کاربران
اتفاق ( به انگلیسی: The Happening ) یک فیلم علمی–تخیلی مهیج محصول آمریکا، هندوستان و فرانسه است که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد. نویسنده و کارگردان این فیلم ام. نایت شیامالان است. داستان در مورد یک مرد و خانوادهٔ اوست که در حال فرار از یک فاجعهٔ غیرطبیعی هستند. داستان حول محور انتشار گازی می گردد که باعث می شود هر فرد دست به خودکشی بزند. شخصیت اصلی فیلم، معلمی به نام «الیوت مور» است که در تلاش است به همراه فرزند و دوست خود به سمت سواحل شرق آمریکا فرار کند.
... [مشاهده متن کامل]
در پارک مرکزی نیویورک جمعی از مردم دست به خودکشی دسته جمعی می زنند. در ابتدا این احتمال می رود که ویروسی توسط تروریست ها در شهر پخش شده است. در این بین، یک معلم به نام الیوت مور سعی دارد که از این واقعه فرار کند.
• مارک والبرگ در نقش الیوت مور
• زویی دشانل در نقش آلما مور
• جان لگویزمائو در نقش جولیان
• بتی باکلی در نقش خانم جونز
• اشلین سانچز در نقش جس
• فرانک کولیسون در نقش نارسی اونرز
• ویکتوریا کلارک در نقش همسر نارسی اونرز
• جرمی استرانگ در نقش مأمور استر
• برایان اوهالوران در نقش رانندهٔ جیپ
• آلن راک در نقش پرینسپال
• جوئل دی لا فونته در نقش ریلتور
• اسپنسر برسلین در نقش جاش
• رابرت بیلی جونیور در نقش جارد
... [مشاهده متن کامل]
در پارک مرکزی نیویورک جمعی از مردم دست به خودکشی دسته جمعی می زنند. در ابتدا این احتمال می رود که ویروسی توسط تروریست ها در شهر پخش شده است. در این بین، یک معلم به نام الیوت مور سعی دارد که از این واقعه فرار کند.
• مارک والبرگ در نقش الیوت مور
• زویی دشانل در نقش آلما مور
• جان لگویزمائو در نقش جولیان
• بتی باکلی در نقش خانم جونز
• اشلین سانچز در نقش جس
• فرانک کولیسون در نقش نارسی اونرز
• ویکتوریا کلارک در نقش همسر نارسی اونرز
• جرمی استرانگ در نقش مأمور استر
• برایان اوهالوران در نقش رانندهٔ جیپ
• آلن راک در نقش پرینسپال
• جوئل دی لا فونته در نقش ریلتور
• اسپنسر برسلین در نقش جاش
• رابرت بیلی جونیور در نقش جارد
کلمه اتفاق تغییر شکل یافته اتفاگ می باشد که از گفتن ایجاد شده. اصطلاح متفق القول هم موید این تعریف می باشد. کلمه توافق هم که با گفتگو حاصل می شود. کلمه اتفاگ رو هم اکنون ترک های ما از اون استفاده می کنند. در کل کلمه ای هست که مرتبط با گفتن و گفتگو می باشد.
اتفاق به چیزی گویند که رخ داده است. پس می توان رخداد را برابر اتفاق گرفت
اتفاق
گویش:ettefagh
پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی
برابر پارسی:رخداد، رخداده
اتفاق
گویش:ettefagh
پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی
برابر پارسی:رخداد، رخداده
مخالف کلمه ی اتفاق
واژه اتفاق
معادل ابجد 582
تعداد حروف 5
تلفظ 'ettefāq
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی]
مختصات ( اِ تِّ ) [ ع . ]
آواشناسی 'ettefAq
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع واژگان مترادف و متضاد
معادل ابجد 582
تعداد حروف 5
تلفظ 'ettefāq
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی]
مختصات ( اِ تِّ ) [ ع . ]
آواشناسی 'ettefAq
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع واژگان مترادف و متضاد
اق در واژه اتفاق همون اک فارسی هست که معرب شده
خاستگاه
رخداد ، حاصل شده ، منتج شده ، پیشامد ، رویداد
نوعی متن جدید برای اتفاق مهم
رویداد ، حادثه، پیشامد
حادثه، پیش آمده، چیزی که برای کسی رخ داده است😑
سانحه ، حادثه ، پیشامد
نایبه ، نائبه
اتفاق: [اصطلاح موسیقی ]یکی از اصطلاح های موسیقی قدیم ایران به معنای مطبوع و خوش آیند است.
اتفاق[اصطلاح ادبی ]:اتفاق در علم بدیع به معنی آوردن اسم ممدوح یا تخلص شاعر به نحوی جالب و ماهرانه است که تصادفی و اتفاقی جلوه کند. مانند:
سِرّ غم عشق بوالهوس را ندهند / نور دل پروانه مگس را ندهند
عمری باید که یار آید به کنار / این دولت سرمد همه کس را ندهند ( سرمد کاشی )
سِرّ غم عشق بوالهوس را ندهند / نور دل پروانه مگس را ندهند
عمری باید که یار آید به کنار / این دولت سرمد همه کس را ندهند ( سرمد کاشی )
اتفاق ( fortuitous event ) :[اصطلاح بیمه]واقعه یا حادثه ای است که رخ دادنِ آن خارج از میل و اراده فرد باشد.
حادثه
صانحه
( = حادثه ) این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: آیوژین ( پهلوی: آیوجیشن ) ، رخداد، پیشامد، رویداد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)