سیلاب کند. [ س َ / س ِ ک َ ] ( ن مف مرکب، اِ مرکب ) زمینی را گویند در کوه و صحرا که آب و سیل آنرا کنده و رخنه ها در آن افکنده باشد و آن رخنه ها را نیز سیلاب کند خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ) . زمینی که سیلاب آنرا کنده باشد. ( فرهنگ رشیدی ) . زمینی در کوه و صحرا که توجبه آنرا کنده و رخنه ها در وی افکنده باشد. ( ناظم الاطباء ) : ... [مشاهده متن کامل]
چگونه راهی، راهی درازناک و عظیم همه سراسر سیلابکند و خاره و خاک . بهرامی. لور و لر. [ رُ ل َ ] ( اِ مرکب، از اتباع ) زمین سیلاب کنده در گذر سیل : گر سبکباری مترس از راه ناهموار از آنک بهترین میدان تک خرگوش را لور و لر است. امیرخسرو. رجوع به لر و لور شود.