piebald (صفت)دورنگ، ناجور، رنگارنگ، خلنگ، ابلق، پیسهpied (صفت)رنگارنگ، گوناگون، ابلقparticolored (صفت)رنگارنگ، متلون، ابلقparticoloured (صفت)رنگارنگ، متلون، ابلق
ابلق: خَلَنگ، دورنگ، اَبلَکعربی شده ی ابلک در پارسی ست! بگویید و بنویسید ابلک، نه ابلقاوقات_ایام_عمر_دهراولَق. . . . تو روستاهای کرمان شنیدم اینجوری گفته میشه+ عکس و لینک