ابلاغیه

/~eblAqiyye/

    communique
    official order or notice
    notification

مترادف ها

proclamation (اسم)
اعلامیه، اعلان، اگهی، بیانیه، انتشار، ابلاغیه

letter missive (اسم)
خط، اجازه نامه، ابلاغیه، امریه، امر نامه

communication (اسم)
علاقه، ارتباط، معاشرت، مخابرات، مکاتبه، مخابره، ابلاغیه، تماس

پیشنهاد کاربران

دستور نامه ( فرمان نامه )
سلیم
ابلاغیه: برگه پیام رسانی، آگهی پیام رسانی چه از سوی دولت باشد چه اداره ها و ارگانهای بین المللی ( جهانی ) و دولتی.
۱. دستور دادگاه؛ بخشنامەی دادگاه ۲. بخشنامه
حکم داداسرا

بپرس