dignify
ابرومند
/~Aberumand/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
پسندیده، عالیجناب، سربلند، خوش طینت، محترم، شریف، شرافتمندانه، بزرگوار، شایان تعریف، ابرومند، لایق احترام
مسئولیت، معتبر، ابرومند، عهده دار، مسئولیت دار
خود بین، از خود راضی، کوته نظر، ابرومند
با ادب، مودب، ابرومند، پر احترام
معزز، عالیجناب، محترم، ابرومند، قابل احترام
عالیجناب، سربلند، خوش طینت، محترم، شریف، شرافتمندانه، بزرگوار، شایان تعریف، ابرومند، لایق احترام
پیشنهاد کاربران
صاحب وجاهت ؛ وجیه. آبرومند.
صاحب اعتبار ؛ آبرومند. دارای عزّت.