واژه آبرو :
یک واژه ایرانی است و ساخته شده از دو واژه آب رو است.
آب : از ریشه آپا و آپ که با امدن تازیان به ایران به آب دگرگون شده است به چمع و معنی چیزی که از بالا میریزد و واژه up از ازیشه آپ ایرانی است
... [مشاهده متن کامل]
در گذشته پیرامون واژه آب گفته ایم.
رو: از ریشه ایرانی باستان
Proto - Iranian�*rauda - � ( “appearance”
به چم و معنی رخ و است.
این واژه با در آمیختن با ستان به ریخت روستان و روستن در آمده است به چمع رشد کردن و بزرگ شدن
ابرو به چم و معنی ابی که سبب رشد می شود.
اما این چم و معنی واقعی است بلکه کنایه از عرق شرم است که ناشی از شرم و احیا است.
💠 ما را به دوستان خود معرفی کنید 👇#کاشان ایران - باستان به ما بپیوندید: https://eitaa. com/iranaryan
Reputation: این کلمه به شهرت و وجهه ی عمومی یک شخص یا سازمان اشاره دارد.
Honor: این کلمه به شرافت، عزت و احترام اشاره دارد.
Credibility: این کلمه به قابل اعتماد بودن و باورپذیری اشاره دارد.
Integrity: این کلمه به درستی، صداقت و راستی اشاره دارد.
... [مشاهده متن کامل]
Dignity: این کلمه به وقار، متانت و حفظ حرمت خود اشاره دارد.
حاجب
سلام دوستان رابونیک ام دانش آموخته ادبیات عرب از دانشگاه تهران. این کلمه آبرو از دو کلمه آب و روی بمعنی صورت تشکیل شده است. در عربی ما الوجه گفته میشود که معادل معنی فارسی است. صورت بعنوان ظرفی است که آب روی آن قرار دارد و کسی که آبرویش ریخته شود در واقع آب از صورتش به زمین انداخته میشود لذا قابل برگشت به حالت اولیه و قرار گرفتن در ظرف صورتش ندارد. در واقع این کلمه ترکیبی استعاره است از صورتی که مثل ظرفی است که محل نگهداری آب بمعنی تنها ماده حیات که ادامه زندگی بدون آن میسر نیست. وقتی ماده زنده نگهداشتن حیات انسانی از ظرفش به زمین ریخت در خطر نابودی و نیستی قرار میگیرد و این تاکیدی بر اهمیت این کلمه است. معادل انگلیسی این کلمه بوضوح مشخص نیست اما در ادامه از منابعی که بزبان عربی بود مطالبی را خدمت تان نقل قول میکنم.
... [مشاهده متن کامل]
دو کلمه انگلیسی را معادل حفظ آبرو Save Face و از دست دادن آبرو Lose Face را معادل انگلیسی دانسته اند که باز هم کلمه آب در آن وجود دارد.
در ادامه توجه شما عزیزان را به ترجمه مطالب زیر که به عربی بود جلب میکنم.
اصطلاح "از دست دادن چهره" از بیان یک شخص یا عفونت گروهی در نتیجه عمل استفاده می کند. اصطلاح "حفاظت از چهره" از بیان اقدامات خود برای بازگرداندن اعتبار ، افتخار یا وضعیتی که به دلیل اشتباه از بین رفته است ، استفاده می کند. و اگر شخص عرض شخص باشد ، حفاظت از صورت به طور کلی است.
انگلیسی
عدالت
کلمه صورت ( صورت ) در دو مورد به عنوان بیان افتخار استفاده می شود:
برای نشان دادن دفاع از افتخار یا وضعیت ، چهره ( "سیف ویس" را ذخیره کنید.
چهره خود را از دست دهید ( "بادام وای" ، از دست دادن صورت ) برای آسیب دیدگی یا وضعیت.
فرانسوی
عدالت
در فرانسوی ، ما همچنین می گوییم Sauver La Face و یک نزدیکی با انگلیسی در آن وجود دارد.
چینی
عدالت
زبان شناسان انگلیسی تصور می کنند که مفهوم چهره در زبان انگلیسی اصالتاً از زبان چینی است [1] ، و اعتقاد بر این بود که [2] که چینی ها یکی از قدیمی ترین چیزی است که به عنوان اصطلاح "حفاظت از چهره" استفاده می شود. قبل از مطالعات زبانی نشان می دهد که بیشتر زبانهای جهان همانطور که در این مقاله ظاهر می شود ، حاوی این مفهوم [3] است. در چینی ها ، دو بیان از اصطلاح چهره اجتماعی ( 留面子 留面子 ، لئو میانیزی = اعطای صورت ) وجود دارد و مترادف بسیاری دارد ، از جمله: "از دست دادن صورت" ( 失面子 失面子 ، شیعه ماییان Z ) ، و "علامت به خاطر صورت" ( 爭面子 ، جینگ میا Z ) .
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
لری بختیاری
بُرگ:ابرو
بُرگَک:چشمک
واژه ابرو
معادل ابجد 209
تعداد حروف 4
تلفظ 'abru
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: abrūk] ‹برو›
مختصات ( ~. گُ دِ ) ( ص مر. )
آواشناسی 'abru
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
... [مشاهده متن کامل]
منبع فرهنگ فارسی معین
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
منبع عکس. فرهنگ فارسی عمید
در تمام لغت نامه یا فرهنگ واژه این واژه فارسی کسی به دروغ می گوید این واژه ها باز هم می گویم دروغ نه از ترس خدا می ترسند فقط بخاطر عقاید ضد ایرانی ایران ستیز ی هست کارشان این است که بدون منبع حرف می زند بیشتر یا همیشه یا اگر دارد درست و حسابی نیست از آبادیس خواهشمند هستم چنین چیز غیر منطقی انتشار ندهد خود آبادیس ریشه یابی کرده است.
تعصب به مسائل مهم داشتن به آبروداری ربط دارد
ابرو در اصطلاح معماری �به پشت بغل� نمای محراب گفته می شده است، پوششی کمانی با پهنای کم.
اساتید محترم . اب رو ( اب صورت ) بدون کنایه و استعاره به چه معنا می باشد.
واینکه رفتن اب از روی صورت چه ننگی بوده برای ان شخص.
لطفا ساده و کاملا ابتدایی معنا کنید.
امیر
آبرو ābru در سنسکریت: ābru با همین گویش امروزی پارسی و به معنی گفتگو کردن با دیگران بوده است؛ آبرودار به کسی گفته می شده که از گفتگو با دیگران شرمگین نمی شود و می تواند با دیگران رفت و آمد کند و بی آبرو کسی است که شرم دارد با دیگران گفتگو کند.
واژه ابرو
معادل ابجد 209
تعداد حروف 4
تلفظ 'abru
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: abrūk] ‹برو›
مختصات ( ~. گُ دِ ) ( ص مر. )
آواشناسی 'abru
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
همه فراموش میکنند که هرچی دنیا بهت میده، آخرش ازت میگیره.
وای بحال انها که از دنیا با زور وفریب وخیانت . . . میگیرند.
نه فقط برمیگردانه یا تلفش میده بلکه آبروشان هم میگیره ومیبره به جهنّم.
"الحجرُ الغصیب، رهنٌ علی خرابه"
... [مشاهده متن کامل]
آبرو= آب وجه = آب صورت =می الوجه = ماء الوجه = ماء الخجل
مصطلح کاملا عربی هست وبه زبانها دیگر منتقل شد.
در زبان لکی به این کلمه ( برو ) با کسره ب می گویند به معنی ابرو
متصاد آبرو = ولا
نیک نامی
کوردی زازایی و کلهری: هَبرو
کوردی کرمانجی و سورانی: بِرّو
در لری بختیاری
اَبْرو: بُرْگ
ارج
رستم آبروی پهلوان جماعت بود.
ابروان قمچیلی
احترام، اعتبار، جاه، حرمت، حیثیت، شرف، عرض، عرق، عزت، قدر، منزلت، ناموس
ابرو:ابرو در پهلوی در ریخت بروگ brūg بکار می رفته است. ) )
( ( دلش گشت پردرد و سر پر ز کین
به ابرو ز خشم اندر آورد چین ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 301. )
... [مشاهده متن کامل]
در جایی دیگر می نویسد ( ( ابرو در پهلوی بروگ brug بوده است . این واژه با brow در انگلیسی و braue در آلمانی سنجیدنی است .
( همان ، ص 353. )
آبرو: [اصطلاح راه سازی] هر سازه ای، غیر از پل، که برای تخلیه آب از زیر راه ساخته می شود.
Lose someone's face
آبروی کسی را بردن
Prestige
آبرو با خصوصیاتی که در جامعه مذهبی ما وجود دارد قابل ترجمه به یک لغت انگلیسی نیست هر کدام از لغات پیشنهادی انگلیسی در فرهنگ غرب جایگاه و معنی متفاوتی با این واژه در نزد ما دارد لغات پیشنهادی ترجمه؛ مقبولیت، اعتبار ، پذیرش و امثال این ها را دارد . در صورتیکه آبرو در زبان ما با این بار فرهنگی که یافته است گویی شامل همه آیتم های حیثیتی و وجودی شکل دهنده شخصیت ما در جامعه را دارد لذا من لغت کاملا هم سنگ انگلیسی برای کلمه آبرو نمی شناسم تاکید میکنم کاملا هم سنگ و جامع.
... [مشاهده متن کامل]
street gutter آبرو خیابان
وجهه
واژه ابرو بین زبان های آریایی مشترک هستش چون زمانی که حافظ از این واژه صدها سال پیش در اشعارش استفاده کرده فکر نکنم گمانش به وجود زبانی به نام انگلیسی در غرب می رفته!!
کلمه ابرو در واقع از کلمه انگلیسی eyebrow "آیبرو" وارد فرهنگ لغات ما شده است.
ارزش و آبرو = اعتبار
شخصیت هر فرد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٣)