ابجو

/~Abjow/

    beer
    malt

فارسی به انگلیسی

ابجو انگلیسی
ale

ابجو خوری
beer-mug

ابجو خوری دردار
tankard

ابجو سیاه
stout, malt, porter

ابجو فروشی غیرانحصاری
free house

ابجو مانند
beery

مترادف ها

ale (اسم)
ابجو، ابجو انگلیسی، آبجو ایل

beer (اسم)
ابجو

gill (اسم)
تمیز کردن، یار، ابجو، دلارام، دوشیزه، دختر، دلبر، دختربچه، گوشت ماهی، پیمانهای برای شراب، دختر جوان، استطاله زیر گلوی مرغ، نوعی نان شیرینی بشکل قلب

porter (اسم)
ابجو، باربر، حامل، حمال، حاجب، دربان، آبجو پورتر، ناقل امراض

hop (اسم)
ابجو، طفره، افیون، رازک

پیشنهاد کاربران

cold coffee
در پارسی میانه وَشًک می گفتند.
بوزه
ارزن زرین. [ اَ زَ ن ِ زَرْ ری ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از جرعه شراب است. ( برهان ) . || حبابی که بر روی شراب بهم رسد. ( برهان ) . حباب خُرد که از تیزی شراب در شراب افتد هنگام ریختن می در پیاله. ( مؤید الفضلاء ) . || کوکب. ستاره. ( برهان ) . || شراره آتش. ( برهان ) . || جرعه می زعفرانی. ( مؤید الفضلاء ) . || عرقی که بر پشت خم برآید :
...
[مشاهده متن کامل]

گاو سفالین که آب لاله ترخورد
ارزن زرینش از مسام برآمد.
خاقانی.

در پهلوی " وشگ " برابر نسک فرهنگ کوچک پهلوی از مکنزی و برگردان بانو مهشید میرفخرایی.

بپرس