pot (اسم)قابلمه، دیگ، سبو، گلدان، کتری، دیگچه، قوری، اب پاش، ماری جوانا وسایرمواد مخدره، هر چیز برجسته و دیگ مانندspray (اسم)ریزش، ترکه، ترشح، اب پاش، افشانه، افشان، شاخه کوچک، افشانک، چیز پاشیدنی، دواپاشی، تلمبه سمپاش، گردپاش، سنجاق یا گل سینه کوچکsprinkler (اسم)اب پاش، گلاب پاش
پاش از فعل پاشیدن بپاش می پاشد و مصدر پاشیدن گرفته شده. این واژه از صدای بر خورد آب بر زمین ساخته شده. بر این اساس ایرانیان وضعش کردندsprinklerمعنی به انگلیسیthat right+ عکس و لینک