گوساله نرگوسپندگوسپند شویهگوسفندگوسفند خصیگوسفند قره کلگوسفند مارینوگوسفند مانندگوسفند نرگوسفند نر را قوچ می گویندگوسفند کوه های راکیگوسفندوارگوسفندواریگوشگوش اویزگوش ایستادنگوش برگوش بریگوش بری کردنگوش بریدنگوش بریدهگوش بزنگگوش به در بودنگوش به زنگگوش به زنگ بودنگوش به زنگ کردنگوش به زنگیگوش به فرمان منگوش بینگوش پاک کنگوش خراشگوش خزهگوش خزکگوش دادنگوش دادن با دقتگوش دادن به اعتراف گناهان کسیگوش دادن مخفیانه به مکالمات تلفنیگوش دردگوش رسگوش فرا دادنگوش فرادادن به پندگوش فیلگوش گل کلمیگوش مانندگوش میانیگوش نوازگوشالنگگوشتگوشت اضافیگوشت امو