کنده زدنکنده شدنکنده شدهکنده غلتانیکنده گی گودال درازکنده مانندکنده ناوکنده وشکنده کارکنده کاریکنده کاری چوبیکنده کاری کردنکنده کاری کردن با اسکنهکنده کاری کردن فلزکنده کریسمسکندوکندوانکندوریکندوساب کردنکندککندکارکندکاریکندیکندیدنکندیشنرکنزکنزاللغاتکنسکنستانتینکنسرتکنسرت پر سروصدا و پرهیجانکنسرت توسط ارکستر سمفونیکنسرت مجلسیکنسرتوکنسرتیناکنسرسیومکنسروکنسرو سازکنسرو شدنکنسرو شدهکنسرو گوشت خوک کوبیدهکنسرو کردنکنسرواتوارکنسروسازیکنسسولکنسل کردنکنسولکنسولتاسیونکنسولگریکنسولی