کند و کاو کردنکند و کاو کردن با دقت زیادکند و کاو کردن برای اثباتکند کردنکند کردن با افزودن بارکند کردن حرکتکند کردن رشد و پیشرفتکند کردن کارکنداوارکنداورکنددستکندذهنکندرکندر رومیکندروکندزبانکندسازکندسازیکندشکندگرکندمانکندمان کردنکندنکندن با اسکنهکندن با انفجارکندن با بیلکندن با بیلچهکندن با چاقوکندن با چنگالکندن به کمک دیلمکندن پوستکندن پوشش چیزیکندن جامهکندن جامه خوابکندن جویکندن چاهکندن رختکندن روی چیزیکندن زمینکندن سنگرکندن سوراخکندن فلسکندن گوشت چیزیکندن ناگهانی و شدیدکندن و اشکار کردنکندن و تهی کردنکندن و دراوردنکندهکنده راهکنده زانو