پوشیدهپوشیده از ابرپوشیده از اهنپوشیده از برجستگی های کوچکپوشیده از برفپوشیده از پرپوشیده از پشمپوشیده از پولکپوشیده از پیچکپوشیده از جنگلپوشیده از خارپوشیده از خزهپوشیده از خون خشکیدهپوشیده از خون لخته شدهپوشیده از درختپوشیده از درختچهپوشیده از دلهپوشیده از دیوارچسبپوشیده از روغنپوشیده از ریسمانپوشیده از شبنم یخزدهپوشیده از شدنپوشیده از عرقپوشیده از فلسپوشیده از گرده سفیدپوشیده از گلپوشیده از گل و لایپوشیده از گیاه سبزپوشیده از مخاطپوشیده از موپوشیده از موی نرمپوشیده از کاه بنپوشیده از کبرهپوشیده از کثافتپوشیده از کرکپوشیده از کرک شدنپوشیده از کفپوشیده از کنده و تنه درختپوشیده از کورکپوشیده از یخپوشیده از یخ کردنپوشیده از یخرودشدنپوشیده ازسخت پوستکپوشیده بودن ازپوشیده داریپوشیده داشتنپوشیده شدنپوشیده شده از یک ورقه نازکپوشینهپوشینه کردن