پرتدبیرپرتشریفاتپرتصنعپرتصنع و پوچپرتعصبپرتغالپرتغالیپرتقلاپرتگاهپرتگاه دارپرتگاه سانپرتگاه مانندپرتگاه نوک تپهپرتگاه نوک صخرهپرتگاه کنار رودخانهپرتگاهیپرتلاشیپرتنشپرتنش کردنپرتنشیپرتوپرتو افتابپرتو افشانپرتو افگنپرتو افگندنپرتو افگنیپرتو افکندنپرتو افکنیپرتو ایکسپرتو بندپرتو درمانی کردنپرتو زدنپرتو ماهی بزرگپرتو ماهی گزندهپرتو مهارپرتو نارسانپرتو نگارپرتو نورافکنپرتو همجایپرتواضعپرتوافشانیپرتوافکنپرتوانپرتوان از نظر جنسیپرتوبینیپرتودرمانیپرتوزاپرتوزاییپرتوزده سازیپرتوزده کردن