وقت اغاز مسابقهوقت ان است کهوقت بازیوقت بخصوصوقت پررفت و امدوقت تفریحوقت تلف کردنوقت تلف کنوقت تمام استوقت چیزی را بد تعیین کردنوقت خوابوقت خود را به بطالت گذراندنوقت خوراکوقت خوشوقت دیر می گذردوقت را به بطالت گذراندنوقت رسمیوقت رفتن به بستروقت شاموقت شناسوقت شناسیوقت فراغتوقت قبلیوقت گذراندنوقت گذرانیوقت گیروقت مرکز امریکاوقت ملاقاتوقت نشناسوقت نگاه داشتنوقت نگهدار در مسابقاتوقت کردنوقت کشی کردنوقتیوقتی کهوقتی که عشقش بکشدوقعوقع گذاریوقع گذاشتن بهوقعهوقفوقف چیزی کردنوقف سازیوقف مالوقف نامهوقف کردنوقفهوقفه در پیشرفتوقوعوقوع جنگ