همگین گانهمگینیهمنامهمنشینهمنشین دارهمنوازی کردنهمنواگرهمنواگراییهمنواگریهمنوعهمنوع گراییهمههمه ایشان رفتندهمه پذیرهمه پرسیهمه پرسی غیر رسمیهمه پرسی کردنهمه پسند کردنهمه ترسانیهمه توانهمه توانیهمه جاهمه جا تعقیب کردنهمه جا حاضرهمه جا را زیر پا گذاشتنهمه جا را گشتنهمه جا زی در مورد گیاه و جانورهمه جا گیرهمه جا موجودهمه جانبههمه جانبه و با تمام امکاناتهمه جانبه و با تمام سرعتهمه جانبه و با تمام قدرتهمه جای بدنم درد می کندهمه جاییهمه چیزهمه چیز خورهمه چیز خوریهمه چیز دانیهمه چیز دوستهمه چیزخوارهمه چیزدانهمه چیزیهمه خداگراییهمه دانهمه دانیهمه درمانهمه دشمن پندارانههمه دشمن پنداریهمه روز