نشانگان داوننشانگاهنشانگرنشانگر برخی فعل هایی که از زبان فرانسوی گرفته شدهنشانگر بودننشانهنشانه بودننشانه بیمارینشانه چیزی بودننشانه خفیفنشانه دادننشانه دار کردننشانه داشتن هیدروکربن با زنجیره بازنشانه رفتن سلاحنشانه روینشانه رویداد ایندهنشانه شان و اعتبارنشانه شناختینشانه شناسنشانه شناسینشانه شناسی عمومینشانه گذارینشانه گذاری کردننشانه گرفتننشانه گرفتن تفنگنشانه گیرنشانه گیرینشانه گیری شدهنشانه موسسهنشانه نت عادینشانه های زیر و زبرنشانه های نقطه گذارینشانه هرچیزنشانه ی افتادگینشانه یاب روی لوله تفنگنشانهی افزایشنشانینشانی دادننشانی محل کارنشایستنشایست کردننشتنشت اقتصادینشت ناپذیرنشت نکردنی در مورد بتونهنشت نکردنی در مورد ظرفنشت کردننشت کردن اب و گازنشت کردن ابگونهنشت کردن به طور تدریجی و کم کم