مبلغ هنگفتمبلغ کرایهمبلغ کسر شده از موجودی بانکیمبلغ کلمبلغ کممبلغ کم جهت هزینه های پیش بینی نشدهمبلغ کم جهت هزینه های متفرقهمبلغ کمترمبلغی به او قرض دادم و او خوردمبلغی را ب ه حساب بدهی کسی گذاشتنمبلغی رابه بستانکارحساب کسی گذاشتنمبلمانمبلهمبله کردنمبنامبنا قرار دادنمبنای استدلال قرار دادنمبنای چیزی بودنمبنیمبنی بر تجربه و مشاهدهمبهممبهم در باور یا تفکرمبهم در سخنمبهم شدنمبهم و پر پژواک در صدامبهم و پژواک دارمبهم و پیچیدهمبهم کردنمبهماتمبهوتمبهوت سازیمبهوت همراه با انزجارمبهوت همراه با ناراحتیمبهوت کردنمبهوت کردن به طور ناگهان و شدیدمبهیمبیتمبیعمبینمبین بودنمتابعتمتاثرمتاثر ازمتاثر کردنمتاثر کنندهمتاخرمتأخرینمتاذیمتارکهمتارکه جنگ