موجب بدگواریموجب به فروش رفتن شدنموجب بیماری همه گیرموجب تخفیف جرمموجب ترس و نگرانی بی جاموجب ترقی بهای سهام و اوراق بهادارموجب تعدیل شدنموجب تغییرموجب تغییر تدریجی شدنموجب تغییر جهت شدنموجب تفریح شدنموجب تفریح و تفرج شدنموجب تهدید شدنموجب حواس پرتیموجب خجالت شدنموجب خشم شدنموجب خندهموجب دردسرموجب دلخوریموجب رنج و فلاکتموجب رنجش شدنموجب سردرگمی شدنموجب سریدن شدنموجب شدنموجب شگفتی و تحسینموجب شکست کسی شدنموجب صرفه جویی در وقتموجب ضررموجب غمموجب گمراهی شدنموجب مباهاتموجب مرگموجب مسرتموجب نابودیموجب نومیدیموجب هراس و انزجارموجب وقفهموجب کامیابیموجب یبوست شدنموجباتموجدموجد اهن رباییموجدار بودنموجدار کردنموجرمؤجرهموجزموجز و کمی مبهمموجهموجه از نظر استدلال