منصوب کردنمنصوب کردن به شغلمنصوب کردن خاخاممنصوب کردن طی تشریفات رسمیمنصوب کردن طی مراسممنصوب کردن طی مراسم رسمی به شغلیمنصوب کردن کشیشمنصورمنضبط کردنمنضممنضماتمنطبعمنطبقمنطبق بودنمنطبق کردنمنطقمنطق به کار بردنمنطق دانمنطق شناسمنطق صوریمنطق نمادیمنطقامنطقا'منطقهمنطقه البروجمنطقه ایمنطقه بندی شدهمنطقه بندی کردنمنطقه حارهمنطقه حفاظت شدهمنطقه ساخته شدهمنطقه سازیمنطقه معتدلهمنطقه معتدله شمالیمنطقه نفتخیزمنطقیمنطقی اندیشیدنمنطقی و معقول جلوه دادنمنطقی کردنمنطقیونمنظرمنظرهمنظره ایمنظره دریامنظره روستاییمنظره زشتمنظره شهرمنظره گذرانمنظره هواییمنظره کره ماه