مندرس شدنمندرس کردنمندریلمندفعمندیلمنذرمنزجرمنزجر بودنمنزجر کردنمنزجر کنندهمنزلمنزل دادنمنزل دادن به طور موقتمنزل دادن به نظامیانمنزل دادن در جای بهترمنزل دادن در جای نوترمنزل داشتنمنزل در سفرهای طولانی سابقمنزل دوممنزل مالک مزرعهمنزل موقتمنزل کرایه ایمنزل کردنمنزل کردن به طور موقتمنزل کردن در سرزمین بکرمنزل کردن در کلنیمنزلتمنزلگاهمنزلهمنزهمنزه از نظر اخلاقیمنزه سازیمنزه کردنمنزویمنزوی سازیمنزوی شدهمنزوی کردنمنزوی کنندهمنسجممنسوبمنسوب بلافصلمنسوب بودن بامنسوب کردنمنسوبینمنسوجمنسوجاتمنسوخمنسوخ سازیمنسوخ شدنمنسوخ کردن