معزی الیهمعزی الیهامعسرمعشرمعشوقمعشوق را ول کردنمعشوق سابقمعشوقهمعشوقه را ول کردنمعصرمعصرهمعصوممعصومانهمعصومهمعصومیتمعصیتمعصیت امیزمعصیت دارمعصیت صغیرهمعصیت کردنمعضلمعضلاتمعطرمعطر کردنمعطلمعطل کردنمعطلیمعطوفمعطوف شدنمعطوف شدن توجهمعطوف شدن نگاهمعطوف کردنمعطوف کردن اعتماد به ادم نامستحقمعطوف کردن به امور ناراحت کنندهمعطوف کردن توجهمعطوف کردن محبت به ادم نامستحقمعطوف کردن نگاهمعطوفا'معطیمعظممعظم لهمعظماتمعقودمعقودهمعقولمعقول و منقولمعقول و وارسته کردنمعقولاتمعقولانهمعلق