معاونمعاون ابدارخانهمعاون اسقف اعظممعاون جرممعاون دادستان کلمعاون رییس جمهورمعاون رییس جمهور امریکامعاون رییس دانشگاهمعاون سرکارگرمعاون شماسمعاون صدر اعظممعاون فرماندارمعاون وزیرمعاون وزیر دادگستریمعاون کشیش دهکدهمعاون کشیش شهرکمعاون کلانترمعاونتمعاونت عمومیمعاونت کردنمعاویهمعایبمعاینهمعاینه از راه استماع صداهای داخل بدنمعاینه با لمسمعاینه پزشکیمعاینه خودمعاینه طبیمعاینه کردنمعاینه کردن با اشعه ایکسمعاینه کردن به طور دقیقمعاینه کردن زخم و حفره با میلهمعبدمعبد لاماهامعبد متحرکمعبد همه خدایانمعبد هندوهامعبرمعبر بزرگمعبر عمومیمعبر قانونیمعبودمعبودیتمعتادمعتاد اصلاح ناپذیرمعتاد بهمعتاد به الکلمعتاد به پرکاریمعتاد به تلویزیونمعتاد به دخانیات