فرم ریخته گریفرمافرمالدئیدفرمالیتهفرمالینفرمانفرمان اتومبیلفرمان ایستفرمان ایست دادنفرمان برداری نکردنفرمان بردنفرمان حرکتفرمان خبردارفرمان دادنفرمان دادن اسم شبفرمان دوچرخهفرمان راندنفرمان شناسیفرمان فرماییفرمان گونهفرمان مخالف فرمان پیشین صادر کردنفرمان مقام دیگری را لغو کردنفرمان هواپیمافرمان کشتنفرمانبرفرمانبر از جان گذشتهفرمانبردارفرمانبردار از نظر مقامفرمانبردارانهفرمانبرداریفرمانبرداری کردنفرمانبری کردنفرماندارفرماندار دیکتاتورمابفرماندار کلفرمانداریفرماندهفرمانده تیپفرمانده صد نفرفرمانده کل قوافرمانده یک جوخهفرماندهیفرماندهی کردنفرماندهی کردن قشونفرمانروافرمانروای ظالمفرمانروای نیرومندفرمانرواییفرمانروایی کردنفرمانفرما