غرب باخترغرب وحشیغرب وزانغربا'غربائغربالغربال بندغربال کردنغربال کردن ارد و غلاتغربال کنندهغربالیغربانغربتغربت اختیارکردنغربت زدگیغربت زدهغربتیغربیغربی باختریغربی ترین جاغربی کردن شخصیت و ادابغربیلهغرسغرس کردنغرشغرش رعدغرش سگ خشمگینغرش کردنغرش کنانغرش کنندهغرضغرض الودغرض الود کردنغرض الود یا غرض امیزغرض رانی یا غرض ورزیغرض ورزغرض ورزیغرض ورزی کردنغرض ورزیدنغرضمندیغرغرغرغر کردنغرغر کردن از شدت خشمغرغر کردن از شدت دردغرغر کردن سگ با دندان های نمایانغرغر یا قرقرغرغرهغرغره القائغرغره کردنغرغره یا قرقره