عموماعموما'عمومانندعمومیعمومی کردنعمومی کردن برای رفع تبعیضعمومیتعمومیت دادنعموی هلندیعمیدعمیقعمیق شدنعمیق گودعمیق و پرطنینعمیق کردنعمیقاعمیقا درعمیقا درگیرعمیمعنعن دماغعن دماغ بالاکشیعن کردنعنابعناب شیلانعنادعنادامیزعنانعنان اسب را به دست گرفتنعنان تافتنعنان در دست گرفتنعنان گسیختگیعنان گسیختهعنانتعنایتعنایت اللهعنایت خداوندعنایت کردنعنبرعنبر بویعنبر سائلعنبر سایلعنبرچهعنبرماهیعنبرنصاراعنبریعنبرینهعنبیعنبیهعنتر