رها شدن از دست کسیرها شدهرها نکردنرها نکردنیرها نکنندهرها کردنرها کردن از دست خودرها کردن از زیر باررها کردن بند کمربندرها کردن خود از گیر ترسرها کردن شغلرها کردن عنانرها کردن قلابرها کردن گیرهرها کردن گیره کمربندرها کردن مهاررها کنندهرهابخشرهاسازرهاگررهاگرانهرهامزدرهاندنرهاندن از اسارترهاندن از گناهرهانشرهانندهرهانیدنرهانیدن از اسارترهانیدن از قید چیزیرهانیدن از گناهرهانیدن با دادن باجرهانیدن با دادن سربهارهانیدهرهایشرهاییرهایی بخشرهایی بخشیدنرهایی دادنرهایی دادن از اسارترهایی روحرهایی یافتنرهایی یافتن ازرهبانگاهرهبانیترهبررهبر ارکستررهبر اوازخوانانرهبر بودنرهبر دسته اوازخوان