رفتن با شتابرفتن بدون اجازهرفتن بهرفتن به این سو و ان سورفتن به جای بخصوصرفتن به جای خلوترفتن به جای دورافتادهرفتن به خارجرفتن به داخلرفتن به دیدن چیزیرفتن به دیدن کسیرفتن به راست یا چپرفتن به زیر ابرفتن به سرعترفتن به سرعت وبی سرو صدارفتن به سفر پر هزینه به خرج دولترفتن به سفر نمایشی با دسته کنسرترفتن به سمت بادرفتن به محلیرفتن به کسیرفتن تدریجیرفتن ترن به خط فرعیرفتن تندرفتن چهار دست و پا با شتابرفتن دزدانهرفتن دزدکیرفتن روی چرخرفتن سریع به بالا و پایینرفتن سریع به پس و پیشرفتن قطار به خط دیگررفتن مجددرفتن نزد پزشکرفتن نهنگ به ساحلرفتن و اوردنرفتن کشتی و زیر دریایی به دریارفتن یا خاموش شدنرفتنیرفتهرفته امرفته بودرفته رفتهرفته هارفراندومرفریرفسنجانرفضرفعرفع ابهامرفع ابهام کردنرفع اتهام کردن