رخصترخصت خواستنرخصت دادنرخصت گرفتنرخگیررخنمونرخنهرخنه پذیررخنه داررخنه در دیواررخنه در سد و خط دفاعی و سنگررخنه در نردهرخنه گیررخنه ناپذیررخنه کاری کردنرخنه کاورخنه کردنرخنه کردن در خطوط دفاعی دشمنرخنه کنندهرخنه یابرخهرخوترخوت انگیزرخوت اوررخوت بخشیدنرخوت و بی حالی بهاریردرد ادعای حریفرد استدلالرد پارد پا را گرفتنرد پای کسی را گرفتنرد شدنرد شدن از صافیرد شدن با پارد شدن با پرشرد شدن با صدای بلندرد شدن به سرعترد شدن در امتحانرد گیریرد گیری کردنرد نکردنیرد هواپیما در اسمانرد و بدل کردنرد و بدل کردن خبررد و بدل کردن مکرر توپرد کردنرد کردن اتهام خودرد کردن از درون چیزیرد کردن استدلال