دیکشنری فارسی به انگلیسی با حرف د - صفحه 90

دیکشنری مترجم بپرس

فهرست واژگان در دیکشنری فارسی به انگلیسی با حرف د - صفحه 90

دهکده دهکده بسیار کوچک دهکده سیاه پوستان دو دو اتشه دو ارزشی دو اهسته دو با قدم اهسته دو بار در هر دو بافتی دو بامانع دو بخش سازی دو بخش کردن دو بخشی دو برابر کردن دو به هم زن دو به هم زنی دو بهم زنی کردن دو پا را در یک کفش کردن دو پای اسب را بهم بستن دو پشته دو پهلو دو پهلو برابر دو پهلو گویی دو تختخوابه دو ترکه دو ترکه یا دوترکه سوارشدن دو تند دو تکه دو تیغه دو جانبه دو چشمی دو چندان شده دو چندان کردن دو دست دو دست بر کمر دو دست توانی دو دست را به هم زدن دو دستگی انگیز دو دستگی ایجاد کردن دو دفعه دو دل بودن دو دلانه دو دلی کردن دو دوزه بازی دو دوزه بازی کردن دو دیده دو دیفرانسیله دو رو نکردنی دو روز وقت لازم دارد

86 87 88 89 90 91 92 93 94 95