دست نیافتنیدست هادست ها و پاهادست های پر بادست و بال کسی را باز کردندست و پادست و پا بری کردن انسان و جانوردست و پا بستهدست و پا چلفدست و پا چلفتدست و پا چلفتیدست و پا زدندست و پا زنندهدست و پا گیردست و پا گیر شدندست و پا کردندست و پا کردن با زحمتدست و پای خود را گم کردندست و پای خود را گم کردن هنگام صحبتدست و پنجه نرم کردندست و دل بازدست و دل بازیدست و دل پاکدست و دل پاکیدست ور کردندست ور کردن بهدست ورزدست ورزگریدست ورزیدست ورزی کردندست کشیدست کشیدندست کشیدن ازدست کشیدن از عادت و عقیدهدست کشیدن با سوگند ازدست کمدست کم گرفتندست کم گیریدست کمی از ندارددست یازدست یازیدست یازی به مقدساتدست یازی شنیع کردندست یازی نشدهدست یازی و ماچ کردندست یازی کردندست یازیدندست یافتدست یافتندست یافتن به