در قالب ریختن فلز گداختهدر قالب لغت ریختندر قبالدر قوطی بازکندر قوطی ریختندر قوطی کردندر قید حیاتدر قید و بند قرار دادندر گل فرو رفتندر گل گیر کردندر گور گذاشتندر گوشت فرو رفتهدر گوشی حرف زدندر لفافهدر لیست سیاه قرار دادندر ماورادر مایکروویو پختندر متندر محلدر محل اولیه خود گذاشتندر محل بخصوص نگهداشتندر محل خوددر محل ذکر شدهدر محل عوضی قرار دادندر محل مشخص گذاشتندر محلیدر محک تجربه قرار نگرفتهدر مخمصه افتادندر مد نظر گذاریدر مدار حرکت کردندر مدار قرار دادن ماهوارهدر مدار قرار دادن موشکدر مراحل اولیهدر مرحله ابتداییدر مرحله اولیهدر مرز چیزی بودندر مرکزدر مرکز شهردر مرکز قرار گرفتندر مرکز قراردادندر مسیر قوس داردر مسیر وزش باددر مضیقه قرار دادندر مضیقه گذاشتندر معرضدر معرض اکسیژن قرار دادندر معرض باددر معرض باد و سرمادر معرض بادهای شدیددر معرض تماشا