خرتوخرخرجخرج بی واهمهخرج بیارخرج تحصیل دادنخرج دررفتهخرج دیگران را دادنخرج ژرفناخرج سفرخرج شدنخرج گذاری کردنخرج میانجیخرج کارخرج کردنخرج کردن بی محاباخرج کردن پول و اعتبارخرج کردنیخرج کنندهخرجگذاریخرجیخرجی دادن بهخرجی ندادنخرجی کم دادنخرجینخرچنگخرچنگ قورباغه ایخرچنگ قورباغه نوشتنخرچنگ نرم شکمخرچنگ نعلیخرچنگ یا خرچنگالخرچنگیخرخرخرخر سگ خشمگینخرخر مرگخرخر کردن خوکخرخر کردن در خوابخرخر کردن سگ با دندان های نمایانخرخرهخرخروخرخرکنانخرخریخرخشهخرخود راراندنخردخرد اندیشخرد پذیرخرد خردخرد خرد جمع کردنخرد شدنخرد نشدنی