دیکشنری فارسی به انگلیسی با حرف ت - صفحه 87

دیکشنری مترجم بپرس

فهرست واژگان در دیکشنری فارسی به انگلیسی با حرف ت - صفحه 87

تهی ساختن تهی ساز تهی سازی تهی شدن تهی گاه بدن انسان و حیوان تهی گری تهی مغز تهی مغزانه تهی مغزی تهی مندی تهی کردن تهیج تهیدست تهیگ سنج تهیگاه تهیگی تهینگی تهینه تهیه تهیه کردن تهیه کردن سرمایه تهیه کردن طبق شیوه ای خاص تهیه کردن طبق فرایندی خاص تهیه کردن طبق فرمول تهیه کردن طبق نقشه تهیه کردن فیلم و تلویزیون تهیه کننده تهیه کننده ابزار کار تهیه کننده ساز و برگ تهیک تهییج تهییج شده تهییج نشدنی تهییج کردن تو تو دادن هوا تو در تو تو دل برو تو دماغی حرف زدن تو دنده گذاشتن ماشین تو رفتن تو رفته در اثر فشار تو رو دربایستی انداختن تو روی هم ایستادن تو روی کسی ایستادن تو گذاشتگی تو گوشی زدن تو هم رفتن تو کردن تو کردن با فشار

83 84 85 86 87 88 89 90 91 92