بیروتبیروحبیرونبیرون ازبیرون از بستربیرون از حوزه قضایی دادگاهبیرون از ساختمانبیرون از مرکزبیرون امدگیبیرون امدنبیرون امدن با سروصدابیرون امدن با فشاربیرون امدن زبانبیرون امدن ناگهانیبیرون امدهبیرون انداختنبیرون اوردنبیرون اوردن از جای خودبیرون بربیرون بردنبیرون جستنبیرون دادنبیرون دادن ابگونه از لوله با فشاربیرون دادن از سوراخ بدنبیرون دادن دودبیرون دادن سیل واربیرون دادن فواره واربیرون دادن گازبیرون دادن لب ها به نشان خشمبیرون دادن لب ها به نشان ناخشنودیبیرون دادنیبیرون دهندهبیرون راندنبیرون راندن از مخفی گاه خودبیرون رفتنبیرون رفتن ازبیرون رفتن از مسابقهبیرون رفتن با جنس مخالفبیرون ریختنبیرون ریختن از صافیبیرون ریختن اندوهبیرون ریختن مشکلاتبیرون ریختن مواد زائدبیرون ریزبیرون ریزیبیرون زدگیبیرون زدنبیرون زدن به خاطر فشار داخلبیرون زدن جوش صورتبیرون زدن ناگهانی هر چیز