از پیش اماده کردناز پیش امتیاز دادناز پیش اندیشیدهاز پیش اینداز پیش بردناز پیش برنامه ریزی کردناز پیش بریاز پیش بسته بندی کردناز پیش پرداختناز پیش ترتیب دادناز پیش تعیین کردناز پیش تنظیم کردناز پیش حساب شدهاز پیش خبر دادناز پیش داغ کردناز پیش دانستناز پیش ساختن و در محل سوار کردناز پیش سرگرماز پیش شستناز پیش شستن و ابرفته کردن پارچهاز پیش شستهاز پیش ضبط کردناز پیش گرم کردناز پیش محکوم کردناز پیش مقرر کردناز پیش مواظب بودناز پیش وجود داشتناز تاریخاز تبار امریکایی و اسیاییاز تنگنا نجات دادناز تهاز ته دلاز ته دل خواستناز ته دل خواستن و به دست نیاوردناز ته دل سخن گفتناز ته قلباز تورم کاستناز تیره بقولاتاز جا پراندناز جا پریدناز جا جستناز جا کندنیاز جان و دلاز جایی به جای دیگر منتقل کردناز جزء به کلاز جلا افتادن سطح فلزاز جملهاز چدناز چشم افتادگیاز چشم افتاده