از ان موقعاز ان هنگاماز ان هنگام تاکنوناز ان وقتاز ان کسی بودناز ان کسی دانستناز ان کیاز انجااز انجا کهاز انجاییکهاز انگاهاز اولاز اولادش خیری ندیداز این راهاز این رواز بالااز بالا نگریستن بهاز بر خواندناز بر خوانیاز بر کردناز بنیاداز بیخاز بیخ دراوردناز بیخ گلواز بیخ گوش کسی گذشتناز بیخ کندناز بیخ کندن علف هرزهاز بیراهه رفتناز بین بردناز بین رفتناز بین نبردنیاز بین نرفتنیاز پا افتادگیاز پا افتادناز پا افتادهاز پا انداختناز پا در اوردناز پا درامدناز پا نیفتادنیاز پادرنیامدنیاز پای افتادهاز پای درامدهاز پای دراورندهاز پسند افتادناز پسند افتادنیاز پهنااز پیشاز پیش اشاره کردن بهاز پیش اشغال کردناز پیش اگاهی دادن