افت زده کردنافت سریع کردنافت صداافت فرستادنافت گیاهان خانواده کلمافت ناگهانیافت ناگهانی کردنافت و خیزافت و خیز کردنافت کردنافت کردهافت کشافتابافتاب پرستافتاب پرستیافتاب خوردهافتاب دادنافتاب دیدگیافتاب دیده شدنافتاب دیده کردنافتاب روافتاب زدگیافتاب زدهافتاب زده شدنافتاب زردیافتاب سوختگیافتاب سوختهافتاب سوخته شدنافتاب شدافتاب غروبافتاب گردانافتاب گردکافتاب گرفتگیافتاب گرفتنافتاب گیرافتاب گیریافتاب لب بامافتاب ماهیافتاب نیمه شبافتاب کردنافتابخانهافتابسانافتابهافتابه خرج لحیم استافتابه لگنافتابیافتابی سازیافتابی شدنافتابی کردنافتادگی