گلو =به ضم گ
درزبانهای لکی ولری و کردی به معنای //تیله و توپ گرد وهر چیزی که گرد باشد //است
گلو = به فتح گ
درزبان فارسی ودیگرزبانهای ایرانی به معنای //حلق ، حنجره ، حلقوم ، نای ، //است .
اما زیبایی این کلمه اینجاست که از دو واژه ی :گل =خاک وآب
نای =نی ، ابزار نواختن ، سازی که با باد به صدا در می آید .
... [مشاهده متن کامل]
گل نای =نی یا نایی که از گل شاخته شده است . و اشاره به این موضوع که خداوند می فرماید ما :شمارا از خاک و گل آفریدیم .
در زبان لری گلو golooبا ضمه بمعنی گربه است و با فتحه galooهم مشخصا حلق ، نای
گلو به زبان سنگسری
گّل gsl
واژه گلو
معادل ابجد 56
تعداد حروف 3
تلفظ ga ( e ) lu
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: garūk] ( زیست شناسی )
مختصات ( فنی )
آواشناسی galu
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
گربه
Gooloo ( گویش مردم بخش هایی از فارس و خوزستان، و نیز لُرهای بختیاری و بهمئی )
یا
Gooli ( گویش مردم بوشهر )
گلو در زبان لکی تینی گفته میشه
در لری بختیاری
گَلو: گِلی
گِلو: غلت
گِلو زِیدِن: غلت خوردن / غلتیدن
گُلُو با تلفظ goloo
در گویش بختیاری هم به معنای " گوساله" است و هم به معنای " گربه"
حلقوم، حلق، حنجره، خرخره، خشکنای، گل، نای
به معنی اسم زنانه دلالت دارد که در زبان پارسی میانه استفاده می شده است و هنوز در شهر ایج این نام رواج دارد .
در زبان لری بختیاری به معنی
چرخش دوار بر روی زمین. gelo
گلو::مانند گلی که روی زمین به صورت دوار &لوله ای&در حال
چرخش است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)