lut desert
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
واژه ی کویر از ریشه ی واژه ی کوی و ر فارسی هست.
واژه کوی
معادل ابجد 36
تعداد حروف 3
تلفظ [kuy]
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: kōīk]
... [مشاهده متن کامل]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی kuy
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹





واژه ی کویر از ریشه ی واژه ی کوی و ر فارسی هست.
واژه کوی
معادل ابجد 36
تعداد حروف 3
تلفظ [kuy]
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: kōīk]
... [مشاهده متن کامل]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی kuy
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹





در زبان کوردی کوێر ( kwer ) به معنی کور می آید.
همچنین کەڤر ( kavr ) بە معنی صخره می آید.
همچنین کەڤر ( kavr ) بە معنی صخره می آید.
کویر؛ یعنی کَوَره بسته، لایه ی خشک و پوسته پوسته شده که روی خاک را همانند کوره ای پوشانده باشد.
حرف ( و ) در کویر در قوانین ایجاد کلمات قابل تبدیل به دو حرف ( پ ف ) در کلمات دیگر هستند.
حرف ( ر ) در کلمه ی کویر در قوانین ایجاد کلمات قابل تبدیل به حرف ( ل ) می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح کَوَره بستن برای زمانی که لایه ای خشک شده روی چیزی بسته شده باشد و روی آن را پوشانده باشد استفاده می شود.
از اصطلاح کَوَره بستن برای زمانی که کودکان سرما می خوردند و دچار آبریزش بینی می شدند و بچه ها با آستین دست دماغشان را خشک می کردند. در این حالت گفته می شد بچه دماغش و سرآستینش کَوَره بسته.
کلمه ی کَوَره منشعب از کلمه ی کَفَره یا کَپَره و مرتبط با کلماتی از قبیل؛ کویر، کَوَره، تکویر، تکفیر، کپر، کپ و کاپ و کاپشن و کپشن و کفش و کفن و کَپَنَک و کُپّه و کُرپی یا کورپی و کراپ و کوره و کفر و کافر می باشد.
در دوچرخه ها ما یک توپی داریم و یک کورپی یا کُرپی.
توپّی به شفتی که داخل کورپی قرار داده می شود گفته می شود.
و کورپی قسمت استوانه ای که روی شافت را در برمی گیرد.
در صنعت پوشاک مرتبط با کلمه ی کَوَره اصطلاح کاور لباس و کلمه ی کراپ که به نوعی از لباس که کوتاه از حد معمول می باشد کراپ گفته می شود.
کلمه ی کوره آتش نیز به کاور و پوششی که محیط اطراف شعله را در برمی گیرد گفته می شود.
حتی کلمه ی کِرْوْ curve و کره نیز از آن جهت برای کره زمین استفاده شده است که یک لایه خشک و سرد شده روی مواد مذاب درون کره زمین را کاور نموده و پوشش داده و پوشانده است.
در زبان و فرهنگ عرب به کشاورز از آن جهت که روی بذر را با خاک می پوشاند کافر گفته می شود و یا به ابر از آن جهت که روی خورشید را می پوشاند کافر گفته می شود. و به کافر هم از اون جهت که حق را می بیند و می فهمد ولی آن را نادیده می گیرد و روی حق را می پوشاند کافر گفته می شود.
کلمه ی کَپَنَک نیز به پوششی نَمدین که عشایر با استفاده از آن در هوای بارانی و سرد روی خود را می پوشاندند گفته می شود.
کلمه ی عربی کَوَّرَ در سوره زمر و کُوِّرَتْ در سوره تکویر در قرآن نیز بیان شده است و از این اصطلاح در فرهنگ عرب برای زمانی که عمامه به دور سر پیچانده می شود و سر را می پوشاند استفاده می شود. یعنی عمل پوشاندن بر روی چیزی گِرد و کروی.
اگر روند جریان مفاهیم را در کلمه ی کویر با تبدیل حرف ( ر ) به حرف ( ل ) که در قوانین ایجاد کلمات قابل تبدیل به همدیگر می باشد دنبال کنیم با مفاهیم مشترک گسترده تری با کلمه ی کویر خواهیم رسید. در قنات ها و صنعت فاضلاب اصطلاح کَوَل گذاری یا گلوگذاری برای جلوگیری از ریزش دیواره در فضای خالی چاه نیز یک اصطلاح رایجی می باشد.
معمولاً کلمات به لحاظ تعریفی که از آنها می شود تعاریفی موازی و غیرانطباقی می شوند که اگر از راسته کلمات هم خانواده کلمات را دنبال و تعریف کنیم به تعاریف دقیق تری خواهیم رسید تا تعاریف موازی و غیرانطباقی. مثلاً ؛
صحرا یا سهرا یا زهرا یا ظهرا یا زارا و سارا که از قانون تغییر شکل حروف در زبانها و لهجه های مختلف ایجاد شده به مفهوم سرزمین پُر آفتاب و پر درخششی که نور به مظهر درخشندگی خودش می رسد. کلمه سهراب نقطه مقابل مفهوم کاربردی کلمه ی صحرا و بیابان می باشد به مفهوم سرزمین پرآب که در آن آب به مظهر خودش رسیده است.
حرف ( و ) در کویر در قوانین ایجاد کلمات قابل تبدیل به دو حرف ( پ ف ) در کلمات دیگر هستند.
حرف ( ر ) در کلمه ی کویر در قوانین ایجاد کلمات قابل تبدیل به حرف ( ل ) می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح کَوَره بستن برای زمانی که لایه ای خشک شده روی چیزی بسته شده باشد و روی آن را پوشانده باشد استفاده می شود.
از اصطلاح کَوَره بستن برای زمانی که کودکان سرما می خوردند و دچار آبریزش بینی می شدند و بچه ها با آستین دست دماغشان را خشک می کردند. در این حالت گفته می شد بچه دماغش و سرآستینش کَوَره بسته.
کلمه ی کَوَره منشعب از کلمه ی کَفَره یا کَپَره و مرتبط با کلماتی از قبیل؛ کویر، کَوَره، تکویر، تکفیر، کپر، کپ و کاپ و کاپشن و کپشن و کفش و کفن و کَپَنَک و کُپّه و کُرپی یا کورپی و کراپ و کوره و کفر و کافر می باشد.
در دوچرخه ها ما یک توپی داریم و یک کورپی یا کُرپی.
توپّی به شفتی که داخل کورپی قرار داده می شود گفته می شود.
و کورپی قسمت استوانه ای که روی شافت را در برمی گیرد.
در صنعت پوشاک مرتبط با کلمه ی کَوَره اصطلاح کاور لباس و کلمه ی کراپ که به نوعی از لباس که کوتاه از حد معمول می باشد کراپ گفته می شود.
کلمه ی کوره آتش نیز به کاور و پوششی که محیط اطراف شعله را در برمی گیرد گفته می شود.
حتی کلمه ی کِرْوْ curve و کره نیز از آن جهت برای کره زمین استفاده شده است که یک لایه خشک و سرد شده روی مواد مذاب درون کره زمین را کاور نموده و پوشش داده و پوشانده است.
در زبان و فرهنگ عرب به کشاورز از آن جهت که روی بذر را با خاک می پوشاند کافر گفته می شود و یا به ابر از آن جهت که روی خورشید را می پوشاند کافر گفته می شود. و به کافر هم از اون جهت که حق را می بیند و می فهمد ولی آن را نادیده می گیرد و روی حق را می پوشاند کافر گفته می شود.
کلمه ی کَپَنَک نیز به پوششی نَمدین که عشایر با استفاده از آن در هوای بارانی و سرد روی خود را می پوشاندند گفته می شود.
کلمه ی عربی کَوَّرَ در سوره زمر و کُوِّرَتْ در سوره تکویر در قرآن نیز بیان شده است و از این اصطلاح در فرهنگ عرب برای زمانی که عمامه به دور سر پیچانده می شود و سر را می پوشاند استفاده می شود. یعنی عمل پوشاندن بر روی چیزی گِرد و کروی.
اگر روند جریان مفاهیم را در کلمه ی کویر با تبدیل حرف ( ر ) به حرف ( ل ) که در قوانین ایجاد کلمات قابل تبدیل به همدیگر می باشد دنبال کنیم با مفاهیم مشترک گسترده تری با کلمه ی کویر خواهیم رسید. در قنات ها و صنعت فاضلاب اصطلاح کَوَل گذاری یا گلوگذاری برای جلوگیری از ریزش دیواره در فضای خالی چاه نیز یک اصطلاح رایجی می باشد.
معمولاً کلمات به لحاظ تعریفی که از آنها می شود تعاریفی موازی و غیرانطباقی می شوند که اگر از راسته کلمات هم خانواده کلمات را دنبال و تعریف کنیم به تعاریف دقیق تری خواهیم رسید تا تعاریف موازی و غیرانطباقی. مثلاً ؛
صحرا یا سهرا یا زهرا یا ظهرا یا زارا و سارا که از قانون تغییر شکل حروف در زبانها و لهجه های مختلف ایجاد شده به مفهوم سرزمین پُر آفتاب و پر درخششی که نور به مظهر درخشندگی خودش می رسد. کلمه سهراب نقطه مقابل مفهوم کاربردی کلمه ی صحرا و بیابان می باشد به مفهوم سرزمین پرآب که در آن آب به مظهر خودش رسیده است.
کویر کتابی به قلم علی شریعتی است. این کتاب مجموعه مقالات شریعتی است.
او نام این مقالات را کویر نامید که در مفهوم واژه «صحرا» است. این کتاب از ابعاد مختلف اهمیت دارد. کویر همچنین مکانی است که شریعتی در آن متولد و بزرگ شده است. در واقع کویر استعاره ای است برای نشان دادن جایگاه این مرد روی زمین پس از سقوط مفهومی. کویر همچنین در جایی توسط افراد متفکر برای یک زندگی معنوی گرا انتخاب شده است. کویر همچنین به برخی از خاطرات شریعتی و برخی از عقاید و بینش های نوگرایانه وی که با زبان شاعرانه توضیح داده شده است اشاره می کند. شریعتی گاهی در داخل کتاب به نقل قول های دیگر عرفا و روحانیون در ادیان مختلف اشاره می کند. به عنوان مثال او از عین القضات همدانی به عنوان برادر یاد می کند و به جای مقدمه خود از یک قسمت طولانی از همدانی یاد می نماید. ظاهراً وقتی در شرایطی کتاب همدانی را خوانده، بسیار تحت تأثیر او قرار گرفته.
... [مشاهده متن کامل]
شریعتی نوشتن را به جای سخنرانی و تدریس ترجیح داد. همچنین وی از واژه کویریات استفاده کرد که به چیزی که از طریق آن زندگی می کند اشاره دارد. وی می گوید تقریباً هر نگارش خود را می توان قطعه ای از وجود او دانست.

او نام این مقالات را کویر نامید که در مفهوم واژه «صحرا» است. این کتاب از ابعاد مختلف اهمیت دارد. کویر همچنین مکانی است که شریعتی در آن متولد و بزرگ شده است. در واقع کویر استعاره ای است برای نشان دادن جایگاه این مرد روی زمین پس از سقوط مفهومی. کویر همچنین در جایی توسط افراد متفکر برای یک زندگی معنوی گرا انتخاب شده است. کویر همچنین به برخی از خاطرات شریعتی و برخی از عقاید و بینش های نوگرایانه وی که با زبان شاعرانه توضیح داده شده است اشاره می کند. شریعتی گاهی در داخل کتاب به نقل قول های دیگر عرفا و روحانیون در ادیان مختلف اشاره می کند. به عنوان مثال او از عین القضات همدانی به عنوان برادر یاد می کند و به جای مقدمه خود از یک قسمت طولانی از همدانی یاد می نماید. ظاهراً وقتی در شرایطی کتاب همدانی را خوانده، بسیار تحت تأثیر او قرار گرفته.
... [مشاهده متن کامل]
شریعتی نوشتن را به جای سخنرانی و تدریس ترجیح داد. همچنین وی از واژه کویریات استفاده کرد که به چیزی که از طریق آن زندگی می کند اشاره دارد. وی می گوید تقریباً هر نگارش خود را می توان قطعه ای از وجود او دانست.

در زبان کردی به سنگ ( Kevir ) گفته می شود . کپبر در زبان ترکی به گمان تغییر یافته ی همان کویر می باشد. یک نوع سنگ رسوبی از جنس خاک رس با ذرات ریز که که به مرور زمان بر اثر فشار سفت شده و کمی شکننده است . و موقع شکستن لایه لایه می شود .
گاهی کویر به معنی خالی و پوچ هم هست.
این برگه کویره
یعنی خالی و سفیده
این برگه کویره
یعنی خالی و سفیده
بیابان
کویر که واژه ای پارسی است را نیازی به واگردانی نیست.
کویر که واژه ای پارسی است را نیازی به واگردانی نیست.
کویر کتابی است از دکتر علی شریعتی
که شامل ۱۱ فصل است . و ۳۱۴ صفحه است و در سال ۹ اسفندماه ۱۳۴۸ توسط دکتر علی شریعتی نوشته شده است که بدین شرح است .
۱. کویر ۲. کاریز ۳. نامه ای به دوستم ۴. دوست داشتن از عشق برتر است ۴. معبود های من ۵. تراژدی الهی ۶ . درباغ ابستواتوار ۷. معبد ۸. نوروز ۹ . عشق فرزند ۱۰. سرود افرینش ۱۱. انسان خداگونه ای در تبعید
... [مشاهده متن کامل]
که اقای دکتر علی شریعتی در قسمتی کتابشان می گویند : اری این کویر است تاریخی است که در صورت یک جغرافیا نمایان شده است . . . دوست داشتن از عشق برتر است .
که شامل ۱۱ فصل است . و ۳۱۴ صفحه است و در سال ۹ اسفندماه ۱۳۴۸ توسط دکتر علی شریعتی نوشته شده است که بدین شرح است .
۱. کویر ۲. کاریز ۳. نامه ای به دوستم ۴. دوست داشتن از عشق برتر است ۴. معبود های من ۵. تراژدی الهی ۶ . درباغ ابستواتوار ۷. معبد ۸. نوروز ۹ . عشق فرزند ۱۰. سرود افرینش ۱۱. انسان خداگونه ای در تبعید
... [مشاهده متن کامل]
که اقای دکتر علی شریعتی در قسمتی کتابشان می گویند : اری این کویر است تاریخی است که در صورت یک جغرافیا نمایان شده است . . . دوست داشتن از عشق برتر است .
در زبان کوردی به "کور، نابینا" میگویند"کویر یا چور"
کویر = کَوَ ( خشک، بی�حاصل، بدرد نخور ) یئر ( زمین ) : بیابان کویر
کویر همان بیابان یا صحرا هستش. ولی با دشت فرق داره
Desert : کویر - بیابان - صحرا
Plain : دشت
Desert : کویر - بیابان - صحرا
Plain : دشت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)