کنسرت

/konsert/

    concert

فارسی به انگلیسی

کنسرت پر سروصدا و پرهیجان
rave-up

کنسرت توسط ارکستر سمفونی
symphony

کنسرت مجلسی
chamber concert

مترادف ها

concert (اسم)
هم اهنگی، کنسرت، ساز واواز، انجمن ساز واواز

پیشنهاد کاربران

کنسرت= جشنآوا
خنیابزم
جشناهنگ
بزماهنگ
خنیاجشن
خنیابزم
همنوازی ، گروه نوازی
گروه همنوازی
. . . در چنان �گروه همنوازی�، سخن بر سر مرگ و زندگی است!
برگرفته از نوشتاری در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ۱۹ فروردین ماه ۱۳۹۴
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/04/blog - post_8. html
...
[مشاهده متن کامل]

آنچه �ایرزاد� درباره ی رگ و ریشه ی واژه ی لاتینی �کنسرت� نوشته، چشمگیر و از دیدگاه تاریخی گسترش زبان های نامور به �هند و اروپایی� یا باریک تر: �هند و آلمانی کهن� که زبان های ایرانی نیز در بدنه ی کُلفتِ پایین درخت، نزدیک به ریشه ی آن جای دارند، شایان درنگ و از دید من درست است. به این ترتیب، همه ی برابرهایی که وی از آن ها نام برده را می توان به واژه نامه افزود و آن را بهبود بخشید.

آوایش
دلیل انتخاب این بخاطر هماهنگی لغوی آن با واژه ی نمایش هست.
نمایش=تأتر
آوایش=کنسرت
نماوایش=سینما
کنسرت
کُنسِرت : کُن - سِرت
کُن = هَم ؛ سِرت = سُرود ، سُرواد، سُرایی
کُنسِرت = هَمسُرایی ، هَمسُروادی، همسُرودی
اُرکِستر = هَمنَوازی ، هَماوازی، همنواختی، هماواختاری
نِواختَن : نِ - واخت - اَن
...
[مشاهده متن کامل]

واختَن ، وازیدن = آهنگ و ترانه واختن یا وازیدن
آواز : آ - واز = با پیشوند - آ : آن را رواندن / اجرا کردن
همریشه با voice و votum و وِتو در انگلیسی
نواختن ، نواختن = آهِسته و آرام نواختن
نِ= پیشوندی است که به سوی پایین و زیر مینه میدهد.

در تاجیکستان از واژه چرخ ترانه بجای کلمه کنسرت استفاده می شود
فارسی آن هم می شود:
بزن و بکوب ( بزن بکوب ) !، دادار دودور!
نام آوا ترکی آن می شود: دامبول و دومبول ( دامبول دومبول یا دَمبَل و دیمبَل یا دامبیلی! ) ؛که در فارسی هم استفاده می شود.
مثال: گارداش دامبول و دومبول ( دامبول دومبول ) وارده >>> یعنی داداش کنسرت داری!

بپرس