kale, savoy, white - headed cabbage, savoy caobage
کلم دکمه ای
brussels sprouts
کلم ساوی
savoy
کلم فندقی
brussels sprouts
کلم قمری
kohlrabi, turnip cabbage
کلم گل
cauliflower
کلم ها
cole
مترادف ها
cabbage(اسم)
کلم، دله دزدی
پیشنهاد کاربران
کلم فارسی شده واژه عربی �کُرُنْب� ( از عرب زبانان اندلس ) بوده که خود این واژه برگرفته از واژه یونانی �kaulos� به معنای ساقه گیاه می باشد . پاسخ به عبدالرضا : 1 - چگونه است که خود مردم ترکیه از واژه یونانی �لاهانا� برای نامیدن کلم بهره می برند ؟ ... [مشاهده متن کامل]
2 - بر اساس نوشته های دکتر احمد تاشاکیل ( تاریخ دان ترکهای اولیه ) ترکها امکان کشاورزی و پرورش طیور را نداشته اند و پس از مهاجرت به ایران ترکیه از نامهای آن مناطق برای نامیدن میوه ها گلها و سبزیها بهره برده اند .
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی کلم از ریشه ی واژه ی کل وم فارسی هست این واژه ریشه اوستایی دارد بنده لینک کتاب فرهنگ واژه فرهنگ واژه های اوستا پایین قرار می دهم زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود. ... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴ • تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴ • حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است ) • فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵ • غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶ • فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
کلم وازه ای تورکی است که به چم گونه ای سبزی برگدار است واژه نامه شاهمرسی واژگانی مانند داش کلم به چم کلم قمری یارپاق کلم به چم کلم برگدار و کلملیک به چم کلم زار کلم باش به چم کچل از این واژه درست شده است
دو واژه {قَلَم} و {کَلَمه} در عربی هر دو دارای ریشه هندو اروپایی هستند. هر دو این واژگان دارای یک ریشه هستند، که گرچه دور از اندیشه نیست، چرا که بسیار نزدیک به هم هستند. ما در یونانی واژه {کالَموس} را داریم همریشه با {کَلَموس} در لاتین و {کَلَم/کَلَمه} calame در فرانسوی. ... [مشاهده متن کامل]
همه اینها به چَمِ {قلم} هستند، و سپس از همین ریشه {کَلَمه} و {کَلام} و . . . . . ساخته شدند. اگر بخواهیم در پارسی نیز بنا بر ریشه هندو اروپایی، واژه بسازیم، واژه {کَلَم} ساخته میشود، و با افزودن پسوندِ {ه}، واژه {کَلَمه} ساخته میشود که بنا بر کاربرد پسوندِ {ه}، این واژه {کَلَمه} را برابر {واژه} می گیریم. پس دوستان، {کَلَمه} را در پارسی داریم، برابر {کَلَمه}! نُکته:چیز هایی که به آگاهی تان رساندم را از خودم در نمی آورم، برای نمونه در فرانسوی ما هَم اکنون واژه نام برده شده را داریم. بِدرود!
Kelm به لری یعنی آشغال دماغ
در لری بویراحمدی *کِلُم - kelom به معنای: دو طرف لگن خاصره ، دو طرف باسن، برجستگی دو طرف باسن. مثال: کِلِمِش درد ایکِنِه: لگنش درد میکند *کِلُم ساهَنادَه/سَرِ کِلُم ساهَنادَه: ۱. با تجربه و عاقل ۲. زیرک ... [مشاهده متن کامل]
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• کِلُم - kelom به معنای: ۱. تکه های گلوله شده از هر چیزی به ویژه نمک، گل، آجر و مانند آنها. ۲. کلوخ. ۳. گِل خشک شده مثال: کِلِمِه نِمِک= تکه ای از نمک. گِل کِلُم= کلوخ *کِلِمِ پیشاهنگ= ۱. کسی که در همه کارها دخالت می کند ۲. آدم فضول. ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• کَلْم - kalm به معنای: ۱. دندان پیشین انسان با حیوان ۲. دندان نیش گراز. ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• پ. ن: در شهر ما اصطلاحی هست که از بچگی در خاطرم هست که میگن: طرف کُلُمِه . و تا جایی یادمه به افراد زبان نفهم و بی اصل نسب و بد فرهنگ گفته میشد و با توجه به یکی از معانی واژه ی kelom که به معنای کلوخ و گل خشک شده هست احتمالا این اصطلاح برگرفته از این واژه هست. *رابطه کلوخ و گل خشک شده با فردی زبان نفهم و بد فرهنگ*
cabbage = کلم
اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparagus = مارچوبه bell pepper ( American ) / pepper ( British ) / sweet pepper ( both Am & Br ) = فلفل دلمه ای 🫑 chilli ( British ) / chili ( American ) = فلفل تند 🌶 ( که یا قرمز است یا سبز ولی تند است ) ... [مشاهده متن کامل]
cabbage = کلم broccoli = کلم بروکلی 🥦 cauliflower = گل کلم Brussels sprouts = کلم بروکسل، کلم فندقی celery = کرفس lettuce = کاهو 🥬 leek = تره فرنگی chives = تره basil = ریحان dill = شوید cress = شاهی، ترتیزک coriander = گشنیز mushroom = قارچ onion = پیاز 🧅 spring onion ( British ) / scallion ( American ) / green onion ( American ) = پیازچه garlic = سیر 🧄 shallot = نوعی پیاز کوچک pea = نخود فرنگی pumpkin = کدو تنبل 🎃 spinach = اسفناج thyme = آویشن fennel = رازیانه، بادیان parsley = جعفری mint = نعنا green bean ( British ) / French bean ( British ) / runner bean / string bean = لوبیا سبز turnip = شلغم oregano = پونه کوهی sage = مریم گلی radish = تربچه tarragon = ترخون beetroot ( British ) / beet ( American ) = چغندر zucchini ( American ) / courgette ( British ) = کدو سبز okra = بامیه ( نوعی گیاه ) eggplant ( American ) / aubergine ( British ) = بادنجان 🍆 sweet potato = سیب زمینی شیرین yam = سیب زمینی هندی corn on the cob = بلال کامل 🌽 parsnip = هویج وحشی broad bean ( British ) / fava bean ( American ) = باقلا