پژوهش اِدمُلّاوَند: #کفش #پاافزار #مبدا پیدایش کفش کجاست؟ و سیر تکاملی آن چگونه بوده است؟ پیدایش و تکامل کفش داستانی طولانی و پیچیده است که با نیازهای عملی، شرایط آب وهوایی، موقعیت اجتماعی و فناوری های مختلف در طول تاریخ گره خورده است. در پاسخ به این پرسش، بانکاهی گذراتاریخچه کفش را به صورت خلاصه و مرحله به مرحله بررسی می کنیم. ... [مشاهده متن کامل]
# مبدأ اولیه: هیچ "مبدأ واحدی" وجود ندارد نکته کلیدی این است که *کفش یک اختراع منفرد در یک مکان خاص نیست*. بلکه ایده محافظت از پا به طور همزمان و مستقل در چندین تمدن باستانی در سراسر جهان پدیدار شد. با این حال، قدیمی ترین شواهد باستان شناسی مربوط به کفش، به یک منطقه خاص اشاره دارد. *قدیمی ترین شواهد باستان شناسی:* * مکان: ارمنستان ( کوه های ارمنستان ) *کفش:* یک کفش چرمی کامل و بسیار well - preserved ( خوب حفظ شده یا خوب باقیمانده ) که در منطقه کوهستانی ارمنستان یافت شد. * تاریخچه: حدود ۵۵۰۰ سال قبل ( ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد ) . این کفش در یک غار کشف شد و از یک تکه پوست گاو ساخته شده بود و با بند بسته می شد. نکته: این کفش، قدیمی ترین کفش کامل کشف شده در جهان است. قدیمی ترین ردپای احتمالی: * شواهدی از ردپای انسان در غارهای فرانسه وجود دارد که نشان می دهد ممکن است حدود۱۰۰۰۰ تا۱۵۰۰۰ سال پیش انسان ها از نوعی پوشش پای اولیه ( مانند پیچیدن پوست حیوانات دور پا ) استفاده می کرده اند، اما خود کفش باقی نمانده است وچیزی را پیدا نکردند. # تاریخچه تکامل کفش در تمدن های مختلف تکامل کفش را می توان به صورت زیر دسته بندی کرد: ۱. دوران باستان ( حدود ۳۰۰۰ ق. میلاد به بعد ) : مصر باستان: مصریان از کفش های ساده ساخته شده از پاپیروس و برگ نخل استفاده می کردند. صندل ها رایج بودند و اشراف از کفش های تزئینی تر بهره می بردند. شکل صندل می توانست نشان دهنده طبقه اجتماعی باشد. یونان باستان: صندل های پیچیده ای با بندهای چرمی متعدد ساخته می شدند. کفش های پوشیده تر نیز برای سربازان و برای شرایط سرد مورد استفاده قرار می گرفت. * روم باستان: رومی ها کفش را به یک نشانه اجتماعی و نظامی تبدیل کردند. سربازان رومی کالبiga می پوشیدند که یک صندل سنگین و میخ کوب شده بود. سناتورها کفش های خاصی به رنگ قرمز یا بنفش داشتند. * تمدن های شرق ( چین، هند، ایران ) : در این مناطق از کفش های نرم چرمی، ابریشمی و پارچه ای استفاده می شد. در چین، کفش های پنجه برگشته از نماد دیرینه آنها بود. در ایران باستان، پوشیدن چکمه های سوارکاری مرسوم بود. که در کتیبه ها وآثار باستانی مخصوصا بازی چوگان دیده میشود. *۲. قرون وسطی ( سده های ۵ تا ۱۵ میلادی ) :* * کفش ها عمدتاً ساده و از چرم یک تکه ساخته می شدند. * در اروپا، مدل "پولاین" ( Poulaine ) در بین اشراف رایج شد که نوک بسیار بلند و اغلب خمیده داشت. طول نوک کفش نشان دهنده ثروت و مقام فرد بود! *۳. رنسانس و دوران مدرن اولیه ( سده های ۱۵ تا ۱۸ میلادی ) :* * کفش ها جزیی از مد شدندو دربین افراد جامعه در مدلهای مختلف رواج یافت. *در ایران هم نوعی کفش پاشنه بلند رواج یافت که مختص مردان بود. *کفش پاشنه بلند چطور از ایران به اروپا رفت؟ کفش پاشنه بلند که الان کاملا زنونه ست، زمانی پاپوشی مردانه بود و نظامیان، جنگاوران، اشراف و شاهزادگان آنرا می پوشیدن! قدیمی ترین تصاویر کفش پاشنه بلند در مصر باستان دیده شده ولی احتمالا از ایران به اروپا رفت. https://mohsendadashpourbaker2012. blogfa. com/post/877 کفش پاشنه بلند در سپاه صفوی! نظامیان صفوی سوارکارهای قهاری بودن؛ حین سوارکاری می ایستادن، کمان می کشیدن و تیراندازی می کردن. برای این کار باید کفشی می پوشیدن که پاهاشون روی رکاب بمونه و تعادلشون حفظ بشه که کفش پاشنه دار کمکشون می کرد. علاقه اروپایی ها به کفش ایرانی سال ۱۵۹۹ نمایندگان شاه عباسِ یکم با اروپایی ها دیدار کردن تا حمایتشون را برای جنگ با عثمانی بگیرن. ایرانیان در این سفر کفش پاشنه بلند پوشیدن تا قدرتمندتر به نظر برسن. اروپایی ها از کفش ها خوششون اومد، در این قاره رایج شد و تا مدت ها پاشنه ی بلند نشونه ی جایگاه اجتماعی و مقام سیاسی بود. تصاویری هم از پادشاه فرانسه با کفش پاشنه بلند وجود دارد. پوشیدن این کفش برای زن ها مرسوم نبود و بعضی زنان اشراف قاعده را تغییر دادن. از قرن۱۷پاشنه ی کفش مردها کم کم کوتاه و به پاشنه ی زنانه ها اضافه شد. * در اروپا، پاشنه بلند نمادی از منزلت اجتماعی شد ( هم برای مردان و هم برای زنان ) . *۴. انقلاب صنعتی ( سده ۱۹ میلادی ) : نقطه عطف اصلی* * اختراع *ماشین دوخت* ( چند دهه قبل توسط الیاس هاو و ایزاک سینگر تجاری شد ) انقلابی در تولید کفش به پا کرد. * برای اولین بار، کفش برای پای چپ و راست به صورت مجزا ساخته شد ( قبل از آن کفش ها برای هر دو پا یکسان بودند! ) . * تولید انبوه، کفش را از یک کالای لوکس به یک کالای accessible ( قابل دسترسی ) برای عموم مردم تبدیل کرد. *۵. سده ۲۰ و ۲۱ میلادی: تنوع، ورزش و فناوری* * ظهور ورزش های مختلف منجر به طراحی *کفش های تخصصی* مانند کتانی ( Sneakers ) برای بسکتبال، فوتبال، دویدن و. . . شد. * برندهایی مانند نایک، آدیداس و کانوِرز به نمادهای فرهنگی تبدیل شدند. * استفاده از مواد جدید مانند لاستیک، پلاستیک، فوم های پلی یورتان و هوای فشرده ( مانند Nike Air ) کاملاً طراحی و راحتی کفش را متحول کرد. * امروزه، فناوری هایی مانند چاپ سه بعدی و طراحی های پایدار با مواد بازیافتی، آینده صنعت کفش را شکل می دهند. # جمع بندی نهایی | دوره تاریخی | ویژگی های کلیدی | مواد اولیه | | : - - - | : - - - | : - - - | | پیش از تاریخ | محافظت اولیه از پا | پوست حیوانات، الیاف گیاهی | | تمدن های باستان | نشانه وضعیت اجتماعی، طراحی ساده ( صندل ) | چرم، پاپیروس، چوب | | قرون وسطی | ساده سازی، ظهور مد های عجیب ( پولاین ) | چرم | | رنسانس | ورود پاشنه به عنوان نماد status | چرم، مخمل، ابریشم | | انقلاب صنعتی | تولید انبوه، کفش های چپ و راست، در دسترس عموم | چرم، لاستیک | | عصر مدرن | تخصصی سازی ( ورزشی ) ، نماد فرهنگ عامه، فناوری های جدید | پلاستیک، فوم، پارچه های مصنوعی | *نتیجه نهایی* اگرچه ایده کفش در چندین نقطه از جهان به صورت مستقل پدید آمد، اما قدیمی ترین نمونه فیزیکی کامل یک کفش، متعلق به حدود ۵۵۰۰ سال پیش در ارمنستان امروزی کشف شده است. بنابراین، می توان این منطقه را یکی از کهن ترین خاستگاه های مستند کفش در جهان دانست. تکامل آن نیز از یک وسیله کاملاً کاربردی به یک نماد پیچیده اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تبدیل شده است. ۲ مهرماه ۱۴۰۴ 🖊#سیدقاسم_صیادمنش | شیاده 💾شناسه ۱۴۰۴۰۷۰۳۱۳۰۱ https://mohsendadashpourbaker2012. blogfa. com/post/877 🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد. 📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست. 🔴 به منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است. ⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است. 🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند. در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت. ⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند. 🟡تمامی حقوق برای�محسن داداش پور باکر�محفوظ است. ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑#پژوهش_ادملاوند @edmolavand 📚#آوات_قلمܐܡܝܕ 📡✦ ࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
منبع. عکس فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی دکتر محمد حسن دوست ببینیم در زبان پارسی باستان آیا زبان های دیگر هستند لینک پایین قرار می دهم زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود. ... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴ • تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴ • حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است ) • فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵ • غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶ • فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
لری بختیاری پَوزار ( pawzar ) :کفش کالَک: دمپایی
کفش واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �کفش� در فارسی میانه می باشد و بهتر است به کفاش به کفشگر بگوییم .
کبود در گذشته کپود بوده اما کپود چیشت؟ ریشه یابی کبود/کپوت/ کبوت کپود از کپ بد / بود آمده که بخش اول آن اشاره با کاپ / کپ ( cap ) / بعد ها کف ( به معنای پوشاننده ) و بخش دوم آن از بُد یا بود آمده ( یا اشاره به بت / بد دارد یا از . . . . ود ساخته شده یعنی پسوند ود گرفته مانند خمود / نمود ) ... [مشاهده متن کامل]
=> کاپ / کپ / کف / کب همگی به دو چیز اشاره دارند 1 - گنجایش 2 - در بردارنده خب این چه رپتی به رنگ دارد ؟؟؟؟ علتش اینست که هر آنچه در کپ و کف بگنجد رنگی نسبتا تیره به خود میگیرد یعنی تیره تر است از همینرو به رنگ های تیره کبود گفته شد گنبد کبود پس چه میباشد؟؟؟؟؟ گنبد از گ انب بد یا گن/گم/خم/قم بد ساخته شده بخش اول آن اشاره به خم و انحنا دارد همچون قمقمه / خمره / قمار ( مست و خم شده = خمار ) گم و کم در کمان = انحنا داشتن و در گم شدن یعنی خارج از دیده و راستای دید . . . . . بخش دوم آن هم اشاره به بُد یا بُت دارد مانند کالبد ( کال بد ) هرچیزی که به جسم اشاره داشته باشد => گنبد یعنی جسم انحنا دار = مخروطی => گنبد کبود = مخروطی تیره = استعاره از آسمان کبود است یعنی آسمان را مخروطی شکل و به رنگ تیره نامید کبود با کاپوت هم معنی میباشد یعنی همانند کاپ پوشاننده / دربرگرفته ؛ در زبان لاتین هم cap به معنای گنجایش است و cup به معنای ظرف ( که باز هم اشاره به گنجایش دارد ) خود گنجایش هم در برگرفتن و پوشانیدن است ؛ واژه پوشیدن یعنی مستور کردن و گاها به مینِ چتر حمایت شناخته شد.
منبع عکس. فرهنگ پاشنگ
به کفش درگویش بختیاری :کَوْش می گویند. افزون برآن وپیش ازاین ، بیشتر ( پَوْزار ) که کوچک شده پاافزار پارسی است گفته می شد.
کفش از کپش امده و انرا در کاپشن لاتین میبینیم . کپ یا کاپ همانیست که بعد ها به پاشنه پا ( به دلیل U شکل بودن ان ) و جام یا کاپ ( CUP ) گفته شد که باز هم از برای U شکل بودن ان است . همچنین در گپر که بعد ها کَپَر ( نوعی چادر کوچ نشینان ) آنرا داریم ... [مشاهده متن کامل]
در کپک = کپ کوچک در کپ که بعد ها کف شد در کپشن و کاپشن = caption که هم پوشاننده و پنهان کننده است انرا داریم روشن اینکه کف میپوشانند و مخفی میکند همانطور که کفش ( کپش ) میپوشانند و مخفی میکند / از سویی پوشاندن در زبان امروزی هم دو چم برتن کردن و پنهان کردن دارد ؛ همگی اینها از هم آمدند. چیزی که پیداست اینه بر وزن مادر؛ برادر ؛ خواهر، پدر؛پسر؛دختر و . . . . . گبر یا گپر از گپ ِر یا کپ ِر آمده حال اگر از گپ آمده باشد میشود حرف و فاصله ( gap = سخن یا فاصله ( توضیح اینکه حرف در عربی یعنی فاصله و تحریف یعنی فاصله اندازی و دور ساختن از اصل هر چیزی ) ) و گپر میشود کسی که تحریف میکند یا فاصله می اندازد ( همانی که نوشتید کافر ) اگر از کپ آمده باشد که بعدها کف و کفر از ان ساخته شد میشود پوشاننده؛ مورد دیگر واژه جبر است که گویا با تبدیل گ به ج و پ به ب از گپر ساخته شده و به ظالم و جابر امروزی شناخته میشود و به گمان میرسد نامسلمانان را به این عناوین نسبت دادند؛ پس گویا ظالم، جابر، کافر و مخفی کنندگی از نامسلمانی را به آنان نسبت داده بودند.
در لکی و لری په لا، کووش، کلاش، کاله. اورسی معنی کفش می دهند.
کَفش واژه ای پهلوی بوده است. پس از کفش پسوند اگ نیز می آمده که اگ در پارسی پهلوی برابر ه پسوند بوده است.
بجای ابن همه توضی دادن که کسی ام نمیخونه، بنویسید، لکا، لوکا، تمام
پابِجار گویش طالقانی
واژه کفش معادل ابجد 400 تعداد حروف 3 تلفظ [kafš] ترکیب ( اسم ) [پهلوی: kafš] مختصات ( کَ ) [ په . ] ( اِ. ) منبع فرهنگ فارسی معین فرهنگ فارسی عمید
بشماق. [ ب َ ] ( ترکی ، اِ ) پشماق. باشماق. بشمق. کفش و نعلین عربی. ( ناظم الاطباء ) . بمعنی کفش. ( آنندراج ) ( شعوری ج 1 ورق 171 ) ( فرهنگ نظام ) ( دزی ج 1 ص 90 ) . پای افزار. رجوع به پشماق ، پاشماق ، بشمق شود : ... [مشاهده متن کامل]
گفتم که یکراه ای صنم بر چشم خواجو نه قدم گفت از سرشک دیده اش پر خون کنم بشماق را. خواجوی کرمانی ( از شعوری ج 1 ورق 171 ) . خال اردوی فلک را کآفتابش هست نام بوسه گاهی نیست الا کوکب بشماق او. خواجوی کرمانی ( از فرهنگ نظام ) .
به کردی: پِیلاو
" کَفش" واژه ای پارسی است که در زبانِ پهلوی نیز بوده است: در زبانِ پهلوی " کَفشَگ/کَفشَک" به چمِ " کفش/shoe" بوده است. در زبانِ پهلوی " کَفشگار" به چمِ " کفاش، کفش دوز/shoemaker" بوده است. واژگانِ نامبرده به روشنی با واژه یِ " کَف" پیوند دارند. ... [مشاهده متن کامل]
شاید که کفش خود ریشه پارسی داشته باشد ولی پاژنگ درست است برای هم ارز آن در لغت نامه دهخدا نیز آمده
کفش واژه ای کاملا پارسی است که در پارسی میانه نخست کفشک بوده است که سپس کفش شده اما تازیان آن را همانند واژه زمان از پارسی ربوده اند و از آن واژه کفاش را ساخته اند
مصباحی گام
کفش=ارسی
کوردی: پیلاو
در لری بختیاری کفش: اورسی البته درباره ریشه این واژه اطلاعات زیادی در دسترس نیست
کفش به عربی ( نعل ) هم میشود به انگلیسی هم shoes
در ترکی "باشماق" "توست" "ایاق قابی" "چاریق" همه معنای کفش را میدهند
لکا. . . پاپوش . . . . . ارسی . . . .
خف
shoes بصورت جمع گفته میشود
کفش در پهلوی ساسانی: کفش kafš کفشَک kafšak مُگ mog مُک mok موک muk مُچَک močak مُزَک mozak نالین nālin گیوَک ( گیوه ) givak کفاش در پهلوی ساسانی: کفشکر ( کفشگر ) kafškar پیرس: فرهنگ فارسی به پهلوی دکتر بهرام فره وشی
کفش یا کپش = کپ ( در پارسی یعنی دور تا دور چیزی را گرفتن ) اش ( پسوند ) . موندم چرا برابر پارسی گذاشتین آخه؟!!! توی عربی اصلن همچین واژه ای ندارم و همچنین کفاش و کفاشی هم خود ایرانی ها بر طبق ( وازخ ی پارسی ) دستور عربی ساختن از بس دیگه خودشونو گم کرده بودن.
لخا
کفش ( Shoe ) :[اصطلاح کازینو]جعبه ای در کازینو که از آن کارت ها پخش می شوند.
کفش پارسی هستش لکا هم هست ولی جدا از اینها از گالش و گیوه هم میشود بکارگیری کرد پاپوش
کفش : تحریف کف پوش به معنای کفی پای افزار بوده است .
کفش به ترکی، " باشماق " ، " توست " ، " چوست " چون دو حرف ساکن در یک بخش از کلمات ترکی ، تلفظ نمی شود، بنابر این قاعده، دو کلمه توست و چوست، به ترتیب، " توس " و " چوس " تلفظ می شوند و هنگامی کامل خوانده می شوند که که یکی از حروف ساکن از حالت سکون خارج شود. مثال: توستون جوتو ایکی یوز مین تومن.
شیک کفش سانی
واژه کفش عربی نیست! اعراب واژه ی �حذاء� را به کار می گیرند. فارسی زبانان به روش عربی واژگان کفاش و کفاشی ساخته اند. پس باید بگوییم: کفشگر ( مانند رفتگر ) و کفشگری! دیگر همتای پارسی پاپوش است، پس از آن نیز می توانیم واژگان پاپوشکار و پاپوشکاری را بسازیم. ... [مشاهده متن کامل]
بن مایه ( منبع ) : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه، ابوالقاسم پرتو