سلام:آماده کردن بسترکاری ویا حالتی قبل از انجام کار یا حالت.
پایان دادن به؛
۱ - غذا دادن
۲ - تالارگرفتن
در عروسی ها
و کار خداپسندانه همین است.
گِلارا. گِلاره.
نام برای برخی درگاهها و . . . .
�پیشنهاد� می تواند به جای واژه ی �ایده� هم بکار برود.
پیشنهاد: پیش، نهاد: آن چیزی که پیش کشیده شده است در نزد نهاد و خاطر شما.
پارسی را پاس بداریم.
کیسه برای کانادا
گزاره
درجدول بجای کلمه ی بازیکن کلمه گیمر درست است ولذا پیشنهاد میشود این لغت گیمر را مترادف بازیکن درج فرمایید
جالب است که پیشنهاد، هم به معنی قصد و منظور و اراده و. . . است، و هم به معنی ارائه نظر است.
کلمه propose هم همین دو معنی را دارد.
کلمه pro و کلمه pose، به ترتیب با کلمه پیش و کلمه نهادن ( قرار دادن ) تا حدودی معادل است.
عجیب اینکه این دو کلمه، ظاهراً هیچ ارتباطی با هم ندارند.
افر
پرسش پیشنهاد به چم منظور و مقصود است؟
پاسخ: در پارسی واژه ی نهاد گاهی به چم روان و خرد می آید، مانند برگردان نسک های فروید که بخشی از روان را نهاد خوانده اند.
پس پیشنهاد: آنچه در پیش نهاد و روان تو است که می شود همان منظور.
ارائه، مطرح، طرح
پیشنها میکنم برای جایگزینی اگر در پارسی جایگزینی یافت نشد از لهجه های خویشاوندان ایرانی بهره برد
خویشاوندان ایرانی : ( اقوام ایرانی )
اعلام، توصیه، طرح، آهنگ، اراده، غرض، قصد، مراد، مقصود، منظور
افر، اعلام، توصیه، طرح، آهنگ، اراده، غرض، قصد، مراد، مقصود، منظور
منظور
Suggestion
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)