plug, jack, receptacle
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
روزنه، عبور، مخرج، در رو، پریز، مجرای خروج، بازار فروش
جا، کاسه، خانه، حفره، حدقه، پریز، بوشن، گوده، جای شمع، کاسه چشم
پریز
پیشنهاد کاربران
" دوشاخ خور. دوشاخه خور. دوشاخور. دوشاخور . دو شاخه خوار. دوشاخ خوار. ":پریز؛
خور و خوار =برای همه.
خور و خوار =برای همه.
درونگاه
پریز همان پی ریز پارسی است
دهخدا: آنکه پی ریزد. آنکه بنیان نهد. آنکه اساس و بنیاد نهد.
دهخدا: آنکه پی ریزد. آنکه بنیان نهد. آنکه اساس و بنیاد نهد.
سربرق
درگاه ورودی
Prise کلمه ای فرنگی است بمعنی درگاه ورودی
- درگاه ورودی بنا بر نوع تأمین نیرویی که برعهده دارد انواع مختلفی دارد مانند درگاه ورودی برق، نشانک های صوتی، تصویری، مخابراتی، ارتباطی و شبکه های رایانه ای
... [مشاهده متن کامل]
- درگاه ورودی بلحاظ نحوه نصب نیز انواع دیگری را شامل میشود: روکار، توکار، دیواری، سقفی، کف خواب، بیرونی ( برای استفاده در فضای باز که در معرض باران و آقتاب استقامت و مقاومت خاصی دارند قرار میگیرد )
- درگاه ورودی همچنین از حیث بازدهی و بهره وری اقسامی را شامل میشود: سیم سیار، سه راهی، چندراهی، دوشاخه، سه شاخه، زمان پا دار و غیره
Prise کلمه ای فرنگی است بمعنی درگاه ورودی
- درگاه ورودی بنا بر نوع تأمین نیرویی که برعهده دارد انواع مختلفی دارد مانند درگاه ورودی برق، نشانک های صوتی، تصویری، مخابراتی، ارتباطی و شبکه های رایانه ای
... [مشاهده متن کامل]
- درگاه ورودی بلحاظ نحوه نصب نیز انواع دیگری را شامل میشود: روکار، توکار، دیواری، سقفی، کف خواب، بیرونی ( برای استفاده در فضای باز که در معرض باران و آقتاب استقامت و مقاومت خاصی دارند قرار میگیرد )
- درگاه ورودی همچنین از حیث بازدهی و بهره وری اقسامی را شامل میشود: سیم سیار، سه راهی، چندراهی، دوشاخه، سه شاخه، زمان پا دار و غیره
میگویند: مشک خالی و پریز آب. . .
پریز به معنای مجرای عبور . حفره . روزنه . دررو میباشد
پریز به معنای مجرای عبور . حفره . روزنه . دررو میباشد
در کل به اسم کردی هستش. به معنی دور از پدر
پر کننده نیرودهنده
درگاه ورودی دو شاخه برق