ور

/var/

    direction
    side
    up
    away
    off
    over
    and if
    even if
    even though
    chatter
    gabble

فارسی به انگلیسی

ور ور صدای حرکت سریع
whir, whirr

پیشنهاد کاربران

وَرِ ( Vare واژه اوستایی است ) :
دژ، پناهگاه، قلعه، پناه
وَر = پساخت
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
ورورورورور
ور =بکسر واو =حرف زیادی وبیهوده ،
ور =به فتح و او=به معنای /وگر ، واگر/می باشد .
بمانی ، ور بروی ، =بمانی یا اگر بروی
ور=به فتح واو در زبان لکی به معنای //بر ، هیکل واندام وجسم //
ور =به فتح واو به معنای //سمت وسو، جهت , طرف ، قسمت //می باشد
...
[مشاهده متن کامل]

ور =درزبان لکی به معنای //جلو ، مقابل ، روبرو //می باشد .

"وَر" می تواند ساده "و اگر" باشد. "ور" در زبان پهلوی همانگونه که در داور یا همان دادور میبینیم، برابر "پناه" است.
"وَر" به چَمِ "کنار، پیش، سو" نیز می باشد.
بدرود!
( و◌ِر ) در لری یعنی پوشیدن
مثلا ( چی و◌ِرت کردی؟ ) یعنی چی پوشیدی؟
که من فکر میکنم این واژه ارتباط داره با واژه wear انگلیسی که همون معنی رو میده
ور به گویش بختیاری یعنی تن و بدن
ور در واژه وئیریه به معنای برگزیدن و برتری دادن
از مصدر ورونیتن به معنی گرویدن
ور در واژه فروردین به معنای پوشاندن، نگهداری کردن، و پناه بخشیدن است. فروهر ها از انسان ها حمایت و نگهدای می کرده اند.
ور ، در زبان اوستایی به چم جای سرپوشیده ، پناهگاه و غار است
ور دارای معانی فراوان است ور تلفظی دیگر از بر ( سینه ) می باشد اگر اسم ور بر روی مکان باشد به معنای سینه کوه می باشد. ان قسمت صاف از کوه که در معرض دید است د ر استان ایلام کلمه ( ور ) با اسامی زیادی امده
...
[مشاهده متن کامل]
است از جمله ( ور گر ) نام منطقه ی بزرگی در ابدانان ایلام می باشد که قرار است سدی در ان احداث شود.

وَر پا
فلانی ترسید و موهای سرش وَر پا ایستاد
یعنی موهاش به سرش سیخ شد
وَر یعنی برف در تالشی
در لکی :
وَر = جلو روبه رو کنار
بهِ کهِ وَر = تن کن _ اَخت وَر = اندازه تن => وَر = تن
وعر = برف ( تلفظ خاصی داره که باید _َ_ را با کمی تشدید تلفظ کرد )
وِرِ = به سمت . . . _ بیا به . . .
محمد حسن دوست، فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی، پوشینۀ [=جلد] چهارم، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۳، رویه های[=صفحه های] ۲۸۵۰ و ۲۸۵۱
ورور
منابع• https://t.me/ketab7777/60911
پسوند دارندگی
ای روزگار عادل و ایام فتنه سوز
وی آسمان ثابت و خورشید سایه ور ( انوری )
مشاهده بفرمایید نور ازلی سایه ندارد. هو
ور در ترکی یعنی بده
ور به گویش بختیاری یعنی پهنا و عرض پارچه ، قالی و . . .
گفتار لری:
وَر = بَر ( فارسی رسمی ) =پیش رو، جلو
وَر =بَر ( فارسی رسمی )
پیراهن به وَر کردن، پیراهن به بر کردن، پیراهن به تن کردن
وُر، وَر= بَر ( فارسی رسمی )
وُر داشتن، وَر داشتن، برداشتن
...
[مشاهده متن کامل]

وُر، وا= طرف، سوی، سمت
وِر، وِراجی، وُر، وُراجی=پرحرفی، زیادگویی
وُرت= عادت
آدم وُر =به کسی می گویند که حرف های بی خودی و بی رپط زیاد بزند یا کار های بی خودی زیاد انجام دهد و این ها برایش عادت شده باشد.

به زبان لری یعنی. زور. قوت. قدرت.
و پستان هم میشه
با ، همراه با
در ربان مُلکی گالی ( زبان بومیان بَشکَرد در جنوب شرقی هرمزگان - قوم کوچ ، ساکنین رشته کوه مکران )
وَر در گویش یزدی یعنی بر
هور::در زبان لری بختیاری به معنی خورشید *هورشید*
اور::در زبان لری بختیاری به معنی
ابر
�ور� در زبان هورامی به معنای خورشید است.
در زبان لری بختیاری به معنی
جلو. روبروی
جو وه بنه ور افتو::جامه*لباس*را در جلوی
آفتاب تا خشک شود
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)