نیت

/niyyat/

    purpose
    aim
    wish
    intent
    intention
    notion
    office
    resolution
    spirit
    tenor
    thought
    will
    heart
    mind

فارسی به انگلیسی

نیت پاک
goodness, goodwill

نیت داشتن
intend

مترادف ها

resolution (اسم)
ثبات قدم، تحلیل، دقت، تجزیه، نیت، قصد، تصویب، نتیجه، تصمیم، عزم، عزیمت، حل، رفع، تفکیک پذیری، عزم راسخ

effect (اسم)
اثر، نیت، مفهوم، نتیجه، کار موثر

will (اسم)
میل، ارزو، نیت، اراده، قصد، خواهش، خواست، وصیتنامه، مشیت، وصیت

sentiment (اسم)
تمایل، عاطفه، نیت، احساس، ضعف ناشی از احساسات

purpose (اسم)
عمد، هدف، منظور، مقصود، مراد، نیت، قصد، سعی، عزم، غرض

intent (اسم)
معنی، عمد، منظور، مرام، نیت، قصد، فکر، مفاد، تصمیم

animus (اسم)
عمد، عناد، نیت، اراده، قصد

idea (اسم)
معنی، اگاهی، مراد، گمان، نیت، اندیشه، خیال، فکر، تصور، انگاره، خاطر، طرز تفکر، طرز فکر، خاطره، نقشه کار

tenor (اسم)
تمایل، نیت، رویه، مفهوم، مفاد، فحوا، صدای زیر مردانه

پیشنهاد کاربران

نیت. [ نی ی َ / ی َ ] ( از ع ، اِ ) اراده. ( غیاث اللغات ) . عزم. قصد. آهنگ. اراده. اندیشه. نوی. آنچه از قصد که به دل گیرند. طیة. طویت. ( یادداشت مؤلف ) . نیة. ج ، نیات. رجوع به نیة شود :
بدان نیت که مر او را به مکه بازبرد
...
[مشاهده متن کامل]

بکند و اینک باما همی برد همبر.
فرخی.
سنگ باران عنا بارد بر فرق کسی
که دل و نیت او قصد عنای تو کند.
منوچهری.
نیت و درون خود را آلوده به ضد این گفته نگردانم. ( تاریخ بیهقی ص 316 ) . هرگزنیت من خالی نگردد از اندیشه او. ( تاریخ بیهقی ص 316 ) . از روی سلامت نیت و استقامت عزیمت و استمرار هواداری در این باب. ( تاریخ بیهقی ص 316 ) .
نیت نیک رساند به تو نیکی و صلاح
دل هشیار نگر خیره به مستان ندهی.
ناصرخسرو.
مار مردم نیت بد بود اندر دل
بدنیت را جگر افگار کند مارش.
ناصرخسرو.
طالب شاه عادل است جهان
تو نیت خوب کن جهانبانی.
سنائی.
ای گه توقیع آصف خامه و جمشیدقدر
وی گه نیت ارسطوعلم و اسکندربنا.
خاقانی.
نیت مؤمن بود به از عمل
این چنین فرمود سلطان دول.
انوری.
سلطان به دارالملک بلخ بازآمد به نیت غزوی. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 214 ) . در نیت نبود که به حضرت او تبلیغ کنم. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 208 ) .
منبع. لغت نامه دهخدا

نیت = بَندش
مربوط به دو عنصر علم و میل مربوط میشود
قصد باطنی
داعی و انگیزه غیر غریزی که فاعل در هنگام انجام فعل توجه و عنایتی بدان دارد مثلا طرف یهو اب رو میریزه روت اما قصدش ناراحت کردنت نبود
دیدی بهو گرفت بوسید غریزی ازت خوشش اومده میگه باب میلمی
...
[مشاهده متن کامل]

ذوق میکنم میبینمت بعد عصبی میشی میگی هدفت از این کارا چیه طرف روت ور میگرده میگه هدف خاصی ندارم دلم خواست از رو غریزه یعنی ممکنه ببوسمت چون ازت خوشم اومده
درمورد پروردگار دیگه از حس درون ما کاملا آگاه هست ( باطن )

نیت ( عربی: نِیَّةٌ، «قصد» ) یک مفهوم اسلامی برای بیان هدف قلبی فرد برای انجام یک کار در راه خدا ( الله ) است. یک مسلمان باید پیش از به پا داشتن نماز و همچنین برای آغاز حج ( زیارت مکه ) نیت انجام دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

بدین ترتیب، نیت یا قصد یک شخص از اهمیت بالایی در یک مورد عمل عبادی برخوردار است. در مورد لزوم بیان صوتی نیت بحث هایی وجود دارد. با این حال، بیشتر پژوهشگران اتفاق نظر دارند که همان طور که نیت باید قلبی باشد، نیازی به بیان آن نیست. همچنین هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد پیامبر اسلام یا هیچ یک از اصحابش نیت را پیش از نماز به صورت بلند بیان کرده باشند.

نیتنیت
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/نیت_(اسلام)
نیت: گرایش ذهن یا حرکت درونی مثبت یا منفی که با آن شخص آگاهانه و یا ناآگاهانه، از روی خرد و برنامه ریزی با در نظر گرفتن سختی ها و هزینه های کار و پیامدهای آن یا از روی احساس و بدون برنامه ریزی و پیش بینی پیامدها، قاطعانه بر آن می شود که به هدف ویژه ای دست یابد و برای رسیدن به آن بکوشد. ( https://www. cnrtl. fr/definition/intention )
...
[مشاهده متن کامل]

همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
رُژیتا rožitā ( سغدی )
آرسا ārsā ( سنسکریت: ārsa )
آکوت ākut ( سنسکریت: ākuta ) .

واژه نیت
معادل ابجد 460
تعداد حروف 3
تلفظ niyyat
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: نیَّة، جمع: نیّات]
مختصات ( نِ یَّ ) [ ع . نیة ] ( اِ. )
آواشناسی niyyat
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
Intending, proposing, aiming at; intention, intent, purpose, design; resolution, will; desire, wish; object or end of deliberation; an institution
قصد، اندیشه وفکر. مثال نیت توچیست؟یعنی همان قصد یامقصودت چیست.
نیتم این است. قصددارم، مقصودم اینست.
واژه نیت ( Nit ) در گویش زبان بختیاری به معنای چند تار موی میباشد.
نیت = اندیش
مانند:
پاک نیت =پاک اندیش
نیت کردم=اندیشه کردم # آرزو کردم

در زبان لری بختیاری به معنی
تار مو. لقمه. تکه
یه نیت می ته به همه دونیا
نی دوم::یک تار مویت را به
همه ی دنیا نمی دهم*عوض نمی کنم *
Nete

این واژه از سنسکریت: نیتیَ گرفته شده و پارسی آن اینهاست:
آرْس ( سنسکریت: آرس )
نیتیا ( سنسکریت: نیتیَ )
سَمنات ( سنسکریت: سَمجْناتا )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)