نوجوان

/nowjavAn/

    lad
    stripling
    youth
    adolescent
    youthful
    juvenile
    teenager
    youngling
    youngster

فارسی به انگلیسی

نوجوان بزهکار
juvenile delinquent

نوجوان را به عنوان تنبیه در خانه نگه داشتن
ground

نوجوان کردن به طور مجدد
rejuvenate

مترادف ها

adolescent (اسم)
نوجوان

teenager (اسم)
نوجوان

juvenile (اسم)
نوجوان

youngster (اسم)
نوجوان، پسر بچه، جوانک، برگچه، نو باوه

stripling (اسم)
نوجوان، نورسته

younker (اسم)
نوجوان، نجیب زاده جوان، جوان سلحشور

teener (اسم)
نوجوان

پیشنهاد کاربران

شارخ
یوس
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
واژه ی نو جوان از ریشه ی دو واژه ی نو جوان فارسی هست.
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

نوجواننوجواننوجواننوجواننوجواننوجوان
نوجوان ( انگلیسی: L'adolescente ) یک فیلم کمدی سکسی سبک ایتالیایی به کارگردانی آلفونسو برشا است که در سال ۱۹۷۶ منتشر شد.
• توچو موزومچی
• دانیلا جوردانو
• سونیا ویویانی
• داگمار لاساندار
...
[مشاهده متن کامل]

• آلدو جوفره
• جاکومو فوریا
• فرانکا اسکانیه تی
• مالیسا لونگو
• نلو پاتزافینی
• Giusti, Marco ( 1999 ) . dizionario dei film italiani STRACULT . Cles: Sterling & Kupfer. ISBN  88 - 200 - 2919 - 7.

نوجوان
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/نوجوان_(فیلم_۱۹۷۶)
لری بختیاری جغله جوار:توجوان
یعنی در حال بلوغ
نیمچه مرد
لهجه و گویش تهرانی
نوجوان
تازه جوان . [ زَ / زِ ج َ ] ( ص مرکب ) از اسمای محبوب است . ( آنندراج ) . بتازگی بسن جوانی رسیده . ( ناظم الاطباء ) . حدیث السن . نوجوان :
عیبیش جز این نیست که آبستن گشته ست
او نیز یکی دخترک تازه جوان است .
...
[مشاهده متن کامل]

منوچهری .
چون که من پیرم جهان تازه جوان
گرنه زین مادر بسی من مهترم .
ناصرخسرو.
در غریبی و فراق و غم دل پیر شدم
ساغر می ز کف تازه جوانی بمن آر.
حافظ.
چهره ٔ نوخط آن تازه جوان را دریاب
زیر ابر سبک آن برق عنان را دریاب .
صائب ( از آنندراج ) .
گشته خوش پیر ظهوری و علاجش اینست
که بتن جانی از آن تازه جوانش بکشم .
ظهوری ( ایضاً ) .
|| مجازاً، لطیف . باطراوت . زیبا :
تن او تازه جوان باد و دلش خرم و شاد
پیشه ٔ او طرب و مذهب او دانش و داد.
منوچهری .

شارخ
نوخاسته
نوخواسته

بپرس