نمره

/nomre/

    grade
    number
    score
    no
    mark
    private cubicle in a public bath

فارسی به انگلیسی

نمره اتومبیل
license plate

نمره ازمون و امتحانات
mark

نمره اف

نمره الف

نمره الف گرفتن
ace

نمره جیم

نمره خودرو
numberplate

نمره د

نمره دادن
grade

نمره دادن ورقه امتحان
mark

نمره دار
numbered

نمره دال

نمره رد دراموزش و پرورش
pass-fail

نمره ردی
failure

نمره زدن
number, to number

نمره زن
numberer

نمره زنی
numbering

نمره صفر

نمره قبولی
passing

نمره قبولی دراموزش و پرورش
pass-fail

مترادف ها

score (اسم)
حساب، نشان، مارک، امتیاز، نمره، چوب خط، نمره امتحان، حساب امتیازات

number (اسم)
عده، رقم، عدد، نمره، شماره، شماره یا عدد

mark (اسم)
حد، مرز، نقطه، هدف، نشان، نشانه، درجه، خط، پایه، مارک، داغ، علامت، نمره، علامت مخصوص، خط شروع مسابقه، علامت سلاح، چوب خط، مدل مخصوص

grade (اسم)
درجه، پایه، طبقه، درجه بندی، سانتیگراد، رتبه، مرحله، نمره، درجه شدت، انحراف از سطح تراز، الگوی لباس، ارزش نسبی سنگ معدنی، درجه مواد معدنی

numeral (اسم)
رقم، عدد، نمره، شماره

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

نمرهنمرهنمرهنمره
شمارک
Score
Mark
Grade
واژه پیشنهادی: ( نِماردن ( نِمُردن ) ، نِماره ( نِمُره ) ، نِمارش ( نِمُرِش ) و. . . )
1 - بخش پیشوندی ( نِ ) به چمِ ( پایین، رو به پایین ) که در واژگانِ ( نگاشتن، نمودن و. . . ) نیز دیده می شود. پیشوند ( نِ ) با پیشوند ( نی ) در زبان اوستایی همریشه است.
...
[مشاهده متن کامل]

2 - کارواژه ( ماردن ) که همان ( مُردن ) در کارواژه ( شمُردن ) می باشد. فراموش نکنید که ( شِ یا اوش ) در زبان پهلوی پیشوند بوده است و ماردن ( مُردن ) نیز خود کارواژه ای دیگر. ریشه همه اینها نیز با واژه ( مَر ) در زبان اوستایی یکی است. واژگانِ ( nummer ) در زبان آلمانی و ( number ) در زبان انگلیسی به چمِ ( شماره، عدد ) نیز با واژه ( مَر ) در زبانِ اوستایی به چمِ ( شمارش کردن ) همریشه هستند.
نِماره ( نِمُره ) : نمره
نِماردَن ( نِمُردن ) : نمره دادن
و. . .

Exam mark= نمره امتحان
نمره، واژه فرانسوی است و جمع بستن آن با ات نادرست ب نظر می رسد
رقم، عدد

عدد،
رقم
نمره :[ اصطلاح فرش بافی ]به تعداد کلافهای ( HANK ) 840 یاردی ( یک یارده = ۴۴/۹۱ سانتیمتر ) نخ پنبه ای یک لا در یک پوند ( یک پوند = ۵۹/۴۵۳ گرم ) می گویند و معمول] نمره نخ یک لای پنبه ای مورد استفاده در قالیبافی ۵، ۱۰، ۲۰ و بعضاً ۴۰ می باشد.