نقل قول: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
بیشامروت biŝāmrut ( اوستایی: biŝāmruta )
گزین گویه هم برخی جاها میشه به کار برد.
ما در پارسی کارواژه یِ {واختَن} را به چَمِ {گفتن، صحبت کردن} داریم با بُنِ کنونیِ {واز}.
ما در اوستایی پیشوندِ {بی} را به چَمِ {دو} داریم که برای آنکه با پیشوندِ {بی/اَبی} یکسان نشود، از ریختِ کهن تر این پیشوند یا همان {بَی} بهره می بریم. ( نکته ای که کاربرِ گِرامی /فرتاش/ فرمودند، از ایشان بسیار سپاسگزارم )
... [مشاهده متن کامل]
با گِردِ هَم آمَدَنِ این دو، کارواژه یِ {بَیواختَن} به چَمِ {دوباره گفتن، باز گویی، تکرار} ساخته میشود.
پَسگَشت:
رویه یِ 1038 از نِبیگِ {فرهنگِ واژه یِ اوستا}.
بِدرود!
گفته
quotation
narration: روایت
to do narration: روایت گفتن
باز گفتار
گفتاورد
نمونه:
آیا می توان جلوی اینگونه گفتاوردها ( نقل قول ) از این و آن را گرفت؟
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/06/blog - post_57. html
تَراگوییدن/تراگفت کردن/تراگویی کردن/تراگویش کردن/
. . .
. . . . . . .
. . . . . . . . .
باز بیان.
بازگفت، روایت
نقل قول:[اصطلاح خبرنگاری] مطلبی که از قول مقامات، کارشناسان یا مردم نقل می شود. نقل قول در گیومه قرار می گیرد مگر اینکه غیر مستقیم باشد.
بیان روایت قدیمی
بیان سخن
بازگو
روایت
بازگفت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)